همانطور که همگان می دانند هر واژه ای که در زبان وجود دارد می تواند چندین معنی داشته باشد. مثال کلیشه ای آن واژۀ "شیر" است که سه معنا از آن برداشت می شود و با توجه به کل جمله می توان معنای واقعی آن را حدس زد.
در زبان های دیگر نیز همین قضیه صادق است. غالباً مترجمان صرفاً به معنای اول و رایج تر کلمات دقت می کنند و سایر معانی آن را نادیده می گیرند. این قضیه برخی اوقات برای آن ها مشکل ساز می شود و نارضایتی کارفرما را به دنبال دارد.
به عنوان نمونه؛
معنای رایج realize درک کردن است. اما اگر از معانی دیگر آن غافل شویم، ممکن است نتیجۀ غفلت ما دردسر ساز شود. مثلاً در جملۀ زیر:
From the point of energy saving, improving the efficiency of heat exchangers can be realized in two ways.
اگر مترجم به سایر معانی این کلمه بی توجه باشد، و آن را "درک کردن" معنا کند، ترجمه ای که ارائه می گردد به این شکل خواهد بود:
"به منظور کاهش مصرف انرژی، افزایشِ کارایی مبدلهای حرارتی به دو شیوه درک می شود."
طبعاً "درک می شود" در جملۀ بالا با زمینۀ متن ناهمگون است و مخاطب از جمله هیچ برداشتی نخواهد کرد. اما چنانچه سایر معانی realize در فرهنگ لغت چک شود، به معادل های دیگری نیز بر خواهیم خورد. مانند؛ "تحقق یافتن"، "تحقق بخشیدن"، "به واقعیت تبدیل کردن" و غیره.
در نتیجه، realize در جملۀ فوق معنایی غیر از "درک کردن" دارد. می توان آن را "تحقق یافتن" معنا کرد. فرم اصلاح شدۀ جمله به شکل زیر در خواهد آمد:
"به منظور کاهش مصرف انرژی، افزایشِ کارایی مبدلهای حرارتی به دو شیوه تحقق می یابد."
سایر کلمات نیز به همین شکل هستند. از هر کلمه ای ممکن است چندین معنا برداشت شود، و ترجمه صحیحْ توجه به تمامی معانی را طلب می کند.
برای مطالعه بیشتر:
نجفی، ابولحسن (...)، غلط ننویسیم، نشر دانشگاهی.
خرم شاهی، بهاءالدین (...)، ترجمه کاوی، نشر نیلوفر.
لودیتها (Luddites) در قرن 19 ام ظهور یافتند؛ این افرادْ گروههای سازمانیافتهای را تشکیل میدادند که اعضای آنها صنعتگران ناراضی انگلیسی بودند. آنها برای تخریب ماشینآلات نساجی طغیان کردند، زیرا عقیده داشتند این فنآوریها رفته رفته جایگزین کارگران کارخانجات نساجی خواهند شد. این جنبش در روزهای پایانی سال 1811 از همسایگی ناتینگهام شروع شد و تا سال بعد به سایر شهرها نیز سرایت کرد [1].
جنبش مذکور به منظور توقف تکنولوژی و ممانعت از به اصلاح اتوماسیون تلاش مذبوحانه ای را آغاز کرد. قاعدتاً در آن دوره هنوز واژۀ «اتوماسیون» وضع نشده بود. با وجود این، خواسته یا ناخواسته هدف این افراد مبارزه با چنین روندی بود، یعنی بهره بردن از متدهایی که جایگزین انسان در کسب و کار و تولید شود. از نظر آن ها چنین روندی منجر به بروز پدیدهای میشد که امروزه به آن بیکاری تکنولوژیکی (technological unemployment) میگویند [2].
سیر بیپایان بیکاری تکنولوژیکی:
همگام با رشدِ تکنولوژی، انجام دادن کارها آسان تر میشود. تعبیری که از این موضوع میشود این است که انجام کار بیشتر با نیروی کار کمتر میسر خواهد شد. افراد زیادی نیز قربانی این روند خواهند شد. بنابراین، بیکاری تکنولوژیکی سیر خود را تا به امروز ادامه داده و به نظر میرسد نمیباید هیچ پایانی برای آن متصور بود، زیرا بشر هیچ پایانی برای تکنولوژی متصور نیست.
کامپیوتر و بیکاری تکنولوژیکی:
با ظهور کامپیوتر و متعاقباً همهگیر شدن اینترنت شکل جدیدی از اضطراب گریبان متخصصان را گرفته است. همهگیر شدن فن آوری های مرتبط با کامپیوتر یعنی برخی مهارتهای قدیمی دیگر کاربردی ندارند و این امر به معنای از میان رفتن بسیاری از فرصتهای شغلی گذشته است [3].
یکی از فنآوریهایی که از دل اینترنت بیرون آمده پدیدهای است به نام گوگل ترنسلیت، برنامهای که تا چند سال پیش متخصصان و مترجمان با تمسخر به آن مینگریستند. اما این وسیله ظرف مدت زمانی کوتاه رشدی لجام گسیخته داشته و به پیشرفت های باورنکردنی دست یافته است.
ظاهراً مترجمان امروز همانند لودیت های 200 سال پیش باید نگران از دست دادن حرفۀ خود ظرف چند دهۀ آینده باشند. با این حال بعید می نماید بتوان سیاست لودیت های سال 1811 را در پیش گرفت و نیازی هم به این کار احساس نمی شود، چرا که به نظر میرسد این نگرانیها بیمورد باشند. زیرا وظیفۀ تکنولوژی صرفاً تسهیل امور است و افراد به جای واهمه از آن میبایست با آن همراه شوند.
نگرانیهای بیپایه و اساس:
تکنولوژی خالق فرصت های جدید است؛ به عنوان مثال، اینترنتْ انواع و اقسام جدیدی از بازاریابی را بنیان نهاده است. چنانچه بازاریابان سنتی با تکنولوژی جدید همراه و همگام شوند قادر خواهند بود به پیشرفتهای چشمگیری در زندگی حرفهای دست یابند. نگرانی دربارۀ تکنولوژی زمانی منطقی است که تنها نظارهگر آن باشیم و برای سازگاری با آن هیچ اقدامی نکنیم. تقریباً تمام حرفهها از فرصتی که فناوری اطلاعات پیش روی آنها قرار داده به نحو احسن استفاده کردهاند. چرا مترجمان از فرصتهای جدید استفاده نکنند؟
پیشبینی و دیدگاههایِ شخصی نگارنده:
در نظریۀ بقای اصلح، تنها کسانی باقی میمانند که بهتر از بقیه خود را با شرایط جدید وقف دهند. این مساله میتواند درباره ترجمه هم مصداق داشته باشد. از آنجا که گوگل ترنسلیت و سایر نرمافزارهای پشتیبان مترجم ظرف سالهای آتی به پیشرفتهای خیرهکنندهای دست خواهد یافت، تنها مترجمانی در رقابت باقی خواهند ماند که بهتر از سایرین با فناوریها و دانش روز آشنا باشند.
بنابراین، مترجم ضعیف و متوسط فضایی برای کار نخواهد یافت، و صرفاً مترجمانی موفق خواهند بود که از دانشی فوق العاده برخوردار باشند، چرا که ظرف 50 سال آینده عملکرد گوگل ترنسلیت از عملکرد مترجمان ضعیف و متوسط بهتر خواهد بود و دیگر کسی برای چنین مترجمانی اهمیتی قائل نخواهد شد.
سرانجامِ لودیتها، کارگران، و مترجمان
بلافاصله بعد از ظهور لودیتها مبارزه علیه آنها آغاز شد. برخی از آنها با مجازات حبس روبرو شدند، برخی را تبعید کردند، تعدادی را نیز به دار آویختند؛ در نهایت، به نظر نمیرسد لودیتها کاری از پیش برده باشند. امروزه، واژۀ لودیت به اشخاصی اطلاق میشود که مخالف تغییر تکنولوژی هستند [1].
شواهد نشان میدهند که پیشرفت تکنولوژی تأثیری بر بیکار شدن کارگران ماهر نداشته است و صرفاً کارگران غیرماهر امنیت شغلی خود را در خطر میبینند. زیرا دستگاههای پیچیده نیازمندِ اپراتورهای ماهر نیز هستند، و برای عقب نماندن از قافله لازم است کارگران غیرماهر مهارتهای خود را ارتقا بخشند.
مترجمان نیز باید دانش زبانیِ فوقالعادهای داشته باشند. زیرا همانطور که گفته شد، نرمافزارها ممکن است دیگر فضایی برای مترجمان ضعیف و متوسط باقی نگذارند. مترجمان فوقالعاده نیز علاوه بر دانش زبانی میبایست به فکر به روز نگاه داشتن دانش IT خود نیز باشند تا بتوانند از مزایای آن برای تسهیل و ارتقای کار خود بهرهمند گردند.
جمعبندی:
از زمان ظهور ماشینآلات نساجی تا به امروز 200 سال میگذرد و در این مدت هیچ گروهی قادر به بنا نهادن سد در مسیر رودخانۀ خروشان پیشرفت نبوده است. تنها میتوان به کشتیهایی مجهز شد که از توان حرکت در مسیر این رودخانه بهرهمند باشند. بدون شک فنآوریهایی مانند گوگل ترنسلیت در دهههای آتی صرفاً جایگزین مترجمانی خواهند شد که هیچ علاقهای به همراه و همگام شدن با تکنولوژی ندارند، اما آن دستهای که خود را با فناوری تطبیق میدهند و از آن نمیهراسند قادر خواهند بود در این مسیر پرتلاطم به حیات حرفهای خود ادامه دهند.
منابع:
(1)Britannica (2013) Luddite, Available at:britannica.com/EBchecked/topic/350725/Luddite (Accessed: 15th July, 2013).
(2)Major, A. & peoples, J. (1971) Men and Nations, USA: ....
(3)Steve Krar (...) TECHNOLOGY PHOBIA, Available at:http://www.automationmag.com/images/stories/LWTech-files/10%20Technology%20Phobia.pdf (Accessed: 7th July, 2013).
مطالعۀ کتاب ترجمه کاوی که حاصل ده ها سال تجربۀ استاد خرمشاهی استْ علاوه بر اینکه بار علمی و دانش مترجمان را می افزاید، برخی آموزه های اخلاقی را نیز در اختیار ایشان قرار می دهد. این کتاب را می توان نوعی دایرة المعارف ترجمه نامید. ترجمه کاوی کتابی است که می بایست آن را بارها خواند، کتابی که برای بسیاری از مشکلاتْ که مترجمان در زندگی حرفه ای با آن برخورد می کنند، راه حلی منطقی دارد. در نهایت، ترجمه کاویْ کاوش در مسائل ریز و درشت ترجمه است، مسائلی که راه حل آن ها به ندرت در کلاس های درس یافت می شود.
این کتاب را نشر ناهید در سال 1390 منتشر کرده است.
ساعت های متوالی می بایست پشت لپ تاپ و یا دسک تاپ نِشست و گاهی میلیون ها بار بر کلیدهای کیبورد ضربه زد تا بتوان محصولی به نام ترجمه را با فراز و نشیب های فراوان به کارفرما عرضه کرد. ناگفته نماند که اکثر پروژه های ترجمه دارای محدودیت زمانی بوده و این مساله نیز به سختی های این راه می افزاید.
در کتاب مترجم شدنْ به قلم داگلاس رابینسون و برگردان رضی خدادادی می خوانیم: «یکی از رایجترین شکوه های مترجمان در برابر درخواست کاملاً منطقیِ به وقت بودن این است که مشتریان غالباً از وقت گیری ترجمه بی خبرند.»
اما آیا صرفاً از مترجمان انتظار می رود پروژه ای طاقت فرسا را پیش از موعد و با کیفیت بالا تحویل دهند؟ ظاهراً خیر. شاید صاحبان تمامی حِرَف تصدیق کنند که این مشکل گریبان آن ها را نیز گرفته است. در نتیجه نباید این نکته را از نظر دور داشت که دیگرانی نیز هستند که در مشکلات با ما شریکند.
همۀ ما، در مواجهه با مشاغل گوناگون، زمانی که هزینه ای را پرداخت می کنیم انتظار داریم محصولی باکیفیت، شکیل، درخور، و باسلیقه تحویل بگیریم و مهم تر از همه اینکه محصول مورد نظر می بایست سر وقت به دست ما برسد. این موضوع در مورد تمام کسب و کارها صادق است؛ ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بسیاری از مترجمان از توقعات کارفرما نالانند و حس می کنند وی درکی از کار آن ها ندارد. اما مترجم نیز زمانی که در جایگاه کارفرما قرار گیرد برای شاغلین سایر حِرَف خط و نشان خواهد کشید، در نتیجه از اینکه از ما «توقع کارِ سریع و قابل اعتماد دارند» نباید گله مند بود.
در ادامۀ کتاب مذکور نویسنده توجه ما را به این نکته جلب می کند که «... مترجمان تنها کسانی نیستند که ساعت های متوالی به کار بی جاذبه می پردازند. در واقع، بیشتر کسانی که از مترجم توقع کار سریع و قابل اعتماد دارند خود ساعت ها درگیر کار فرساینده اند.» حرفۀ ترجمه را مقایسه کنید با راننده ای که چندین ساعت می بایست خودروی خود را در گذرگاه های شلوغ هدایت کند، و یا حسابداری که سالهای سال می بایست با اعداد و ارقام کسل کننده کلنجار رود، و یا مهندسان و کارگرانی که ساعت ها محیط سوزان و گوش خراشِ کارگاه و کارخانه را تحمل می کنند، و مانند اینها.
بنابراین، به نظر می رسد مترجمان علاوه بر اینکه از بارِ کاری سنگینْ و توقع تمام ناشدنی کارفرما نباید گله مند باشند، از اینکه حداقل در این دنیای پرتلاطم کاری برای انجام دادن دارند می بایست شکرگزار نیز باشند.
مرحلۀ نهایی در فرآیند ترجمه ویرایش است. ترجمه ای که به دقت ویرایش شود فاقد ابهام و قابل اعتماد است؛ در غیر این صورت، ترجمه مملو خواهد شد از عبارات زائد و طولانی، تکرارهای بی دلیل، کلیشه های کسالت آور، توضیح واضحات، عبارات مبهم، حشو و اطناب، زبان غلوآمیز، بیانات غیرمعقول، ابهام دربارۀ کلمات متشابه ولی دارای معنی متفاوت، اصطلاحات فنی نامانوس، اشتباهات املایی، جمع بستن کلمات شمارش ناپذیر، و سایر ایرادهای معمول. برای ارتقای ترجمه، شخص می تواند هم از ویراستار انسانی استفاده کند و هم از نرم افزار ویراستار. امروزه، تقریباً تمامی پردازشگرهای لغات دارای ابزار بازخوان هستند، و حتی آپشنی دارند که با انتخاب آن در پی بروز اشتباه نگارشی نویسنده را مطلع می کند. می توانیم اطلاعات و دستورالعمل های مواجهه با این مشکلات را در کتاب های گرامر، راهنماهای نگارش، کتابچه های ویرایش، دیکشنری های مختلف، و منابع مشابه بیابیم. با این حال، برای مترجم کم تجربه، این منابع مشکلی بزرگ ایجاد می کنند: این منابع تنها زمانی می توانند ترجمه را ارتقا بخشند که مترجم مهارت استفاده از آن ها را کسب کند.
علاوه بر آن، غفلت از اشتباهات املایی، گزینش صحیح واژگان (واژه گزینی word choice)، عبارت گزینی (phrasing)، و سبک نگارش مشکلی است که به کرات در کار ترجمه رخ می دهد. بنابراین، مترجم نیازمند نرم افزاری است که ابزارهای بازخوانی و ابزارهای نگارش را در هم ادغام کند، که قادر باشد پیش نویس ها را هم در سطح کلمات و هم در سطح عبارات ویرایش و پیرایش کند. نمونه هایی از نرم افزارهای ویرایشگر برنامۀ Editor و StyleWriter (و در زبان فارسی ویراستیار) است، که هزاران نقیصۀ نگارشی و ویرایشی را جستجو می کنند، از جمله کلمات پیچیده، کلمات فنی نامانوس، عبارات زائد و طولانی، افعال پنهان، افعال مجهول، کلیشه ها، و جملات بلند. پس از تحلیل متن، برنامه در مورد نحوۀ ویرایش هر کدام از جملات پیشنهادهایی را ارائه می دهد.
ابتدا، نرم افزار ویرایشگر به منظور کمک به گروه های حرفه ای ابداع شد (وکلا، کارمندان، و غیره) تا بتوانند کیفیت و شفافیت محاورات نوشتاری را ارتقا دهند. با این حال، مترجمان نیز می توانند برای ارتقای سبک نگارش خود از آن ها بهره مند شوند --- به گونه ای که سبک نوشتاری آن ها فاقد ابهام، کوتاه، و خوانا باشد.
در نهایت، باید توجه کرد که استفاده از فناوری الکترونیکی نوشداروی (panacea) تمام مشکلات ترجمه نیست. علی رغم کارایی و چشم انداز آن ها، نرم افزار ترجمه و ابزارهای الکترونیکی نمی توانند جایگزین مترجم انسانی شوند و ترجمه ای با کیفیت را تضمین کنند. هدف آن ها تسهیل و تسریع فرآیند ترجمه، کمک به حل مشکلات پیش رو در سیر تکمیلی این فرآیند، و کاهش زمان مورد نیاز برای ترجمه است [2].
ترجمۀ باکیفیت نتیجۀ ادغام فناوری های الکترونیکی و مهارت مترجمان است. به این موارد می بایست دانش بالای زبان خارجی و تئوری ترجمه را نیز افزود، زیرا، حتی در آیندۀ نه چندان نزدیک، برنامه ها و نرم افزارهای ترجمه قادر نیستند جایگزین انسان شوند --- حداقل تا زمانی که هوش مصنوعیِ دارای عملکرد بالا ابداع گردد. بنابراین، همه چیز به شخصیت مترجم و تجربیات حرفه ای وی بستگی دارد، در حالی که سامانه های الکترونیکی نیز مفید، لازم، و ضروری هستند.References:
[1] Komissarov, V.N. (1997). Теоретические основы методики обучения переводу
(Theoretical Foundations of the Method of Training of Translators), Moscow: Rema [in
Russian].
[2] Shevchuk, V.N. (2010). Электронные ресурсы переводчика (Translator's Electronic
Resources), Moscow: Librait, [in Russian].
[3] http://en.wikipedia.org/wiki/Computer-assisted_translation .
[4] Hutchins, J. (1998). Machine Translation 13 (4): 287-307.
[5] http://en.wikipedia.org/wiki/Electronic_dictionary.
[6] http://www.urbandictionary.com/.
[7] Osimo, B. Translation Course - http://courses.logos.it/EN/5_13.html.
اعراب گذاری مساله ای ست که مدت هاست توجه کمی به آن شده است. غافل از اینکه در برخی موارد ناگزیر باید از آن استفاده کرد. زیرا اجتناب از آن برخی اوقات متن نوشته شدۀ ما را دچار ابهام می کند و برخی اوقات خواندن آن را مشکل می سازد. البته در استفاده از آن نباید زیاده روی کرد، زیرا چنین کاری می تواند از زیبایی متن ما بکاهد. در مواردی، از جمله موارد ذیل، استفاده از آن منطقی می نماید:
1) اسامی خاص (مخصوصاً اسامی نه چندان معروف): به عنوان نمونه «جانوسپار» (نام شخصیتی تاریخی؛ اسم یک شرکت تبلیغاتی)؛ خواندن این واژه بدون اعراب گذاری برای مخاطب مشکل است. بنابراین ظاهراً لازم است این کلمه اعراب گذاری شود.
2) زمانی که خواننده می بایست هنگام خواندن جمله در نقطه ای از آن کمی مکث کند و مکث نکردنْ وی را مجبور می کند برای درک جمله بیش از یک بار آن را مرور کند. به عنوان نمونه؛ «مؤلف این کتاب استاد زبان شناسی دانشگاه تهران است.» شاید خوب باشد که در انتهای واژۀ کتاب علامت سکون قرار گیرد تا خواننده جمله را راحت تر بخواند. فرم اصلاح شدۀ جمله به این شکل است: «مؤلف این کتابْ استاد زبان شناسی دانشگاه تهران است.» حالا به جملۀ زیر توجه کنید:
«مؤلف این کتاب باارزش را در 71 سالگی نوشت.» شاید بهتر باشد در انتهای واژۀ مؤلف از علامت سکون استفاده شود. فرم اصلاح شدۀ جمله به شکل زیر است: «مؤلفْ این کتاب باارزش را در 71 سالگی نوشت.»
3) زمانی که نویسنده احساس می کند برای ابهام زدایی، و یا برای خواناتر کردن متن، باید از علامت ویرگول استفاده کند. این مساله در ترجمه ها به کرات رخ می دهد و در بسیاری از این موارد ویرگول زائد است و نباید از آن استفاده کرد. به عنوان نمونه؛ «انرژی این ساختمان، از نور خورشید تأمین می شود.» در این جمله باید ویرگول حذف شود. در مرحلۀ بعد اگر نویسنده گمان می کند خواندن متن مشکل است باید روی واژۀ ساختمان علامت سکون قرار دهد. فرم اصلاح شدۀ جمله به این شکل است: «انرژی این ساختمانْ از نور خورشید تأمین می شود.»
4) و چند مورد دیگر.
البته جمله های فوق کوتاه بودند و صرفاً به عنوان نمونه نوشته شدند. به گمانم، اعراب گذاری نکردن بیشتر در جملات بلند مشکل ساز است.
همچنین تشخیص اینکه در چه نقطه ای باید اعراب گذاری کرد بر عهدۀ نویسنده است و باید پس از نوشتنِ جمله خود را به جای مخاطب قرار دهد تا مطمئن شود در کدام نقطه می بایست مبادرت به اعراب گذاری کرد.
در پایان باید متذکر شد، بر اساس گفته های اساتید ویرایشْ نباید در اعراب گذاری زیاده روی کرد.
نحوۀ اعراب گذاری در برنامۀ Word به این شرح است:
سکون؛ ابتدا باید کلید ALT را نگاه داشت سپس به ترتیب 0، 2، 5، 0 را فشار داد تا علامت سکون تایپ شود.
(حتما باید این کار را از طریق numpad انجام داد.)
کسره؛ کلیدهای Shift و D باید همزمان فشرده شوند.
فتحه؛ کلیدهای Shift و A باید همزمان فشرده شوند.
ضمه؛ کلیدهای Shift و S باید همزمان فشرده شوند.
منابع مفید برای مطالعه:
ترجمه کاوی - خرم شاهی، بهاءالدین؛ انتشارات ناهید.
اعراب گذاری و علامت های دیگر - مدرس صادقی، جعفر؛ قابل دسترس در
magiran.com/npview.asp?ID=2155761
نگارش و ویرایش - سمیعی (گیلانی)، احمد؛ انتشارات سمت.
محصولاتی که مبتنی بر نرم افزارهای «حافظه ترجمه» هستند، به منظور استفادۀ مترجمان و دارالترجمه ها طراحی می شوند.
ابزارهای پشتیبان مترجم مانند اس دی ال ترادوس، Déjà vu، استارترنزیت، وُردفست، و غیره در حال حاضر جزء جدایی ناپذیر فرآیند ترجمه هستند. اهمیت استفاده از آن ها زمانی نمایان می شود که قرار است یک پروژۀ بزرگ به وسیلۀ عدۀ زیادی مترجم انجام شود؛ در این مواقع، معادل هایی که گزینش می شوند می بایست در کل پروژۀ ترجمه انسجام داشته باشند. در نتیجه، ترجمه در یک پایگاه داده ذخیره شده و کلیۀ شرکت کنندگانْ در فرآیند آماده سازی پروژه به آن پایگاه دسترسی خواهند داشت. مترجمان قادرند به شکل محلی و یا از راه دور به شبکه ای واحد متصل شوند. چنین مساله ای برای شرکت هایی که دارای شعبه هایی در کشورهای مختلفند مهم تلقی می شود.
حافظه های ترجمه، که به پایگاه دادۀ ترجمه نیز معروفند، مجموعه ای از مدخل ها هستند که در آن ها متن منبع با ترجمۀ متناظر خود در یک یا چند زبان مقصد مقایسه می شود. معمولا، حافظه های ترجمه در ابزارهای ترجمه مورد استفاده قرار می گیرند: نرم افزار متن را به واحدهایی به نام بخش تقسیم می کند، که می تواند پاراگراف، جمله، و حتی عبارت باشد. زمانی که مترجم بخش را "open" می کند، اپلیکیشن پایگاه داده را به منظور یافتن متنِ معادل جستجو می کند. نتیجه فهرستی از واحدهای متناظر (match) است که معمولا با اختصاص امتیاز رتبه بندی می شوند؛ امتیاز بیانگر درصد مشابهت میان متن مبدا و مقصد است.
برخی از مزایای استفاده از حافظه های ترجمه عبارتند از:
(1) سرعت ترجمه افزایش می یابد: اجتناب از تایپ مجدد عباراتی که قبلا ترجمه شده اند.
(2) همچنین، حافظۀ ترجمه امکان کنترل کیفیت بهتر را در اختیار مترجم قرار می دهد، به این صورت که گزینه های برتر را با توجه به زمینۀ متن به منظور معادل گزینی به مترجم پیشنهاد می دهد.
حافظۀ ترجمه فناوری نیرومندی است، که قادر است هزینه لوکالیزه کردن را کاهش دهد. با این حال، استفاده از حافظۀ ترجمه می بایست سبک سنگین شود و تمامی فاکتورها مدنظر قرار گیرند، زیرا کاربرد نرم افزارهای حافظۀ ترجمه تنها در مورد ترجمۀ متن هایی توجیه پذیر و مؤثر است که دارای کلمات و عبارات تکرار شدۀ زیادند.
ادامه دارد ...
(بخش بعدی یک شنبه هفته آینده منتشر می شود.)