حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.
حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

تفاوت ویروس و باکتری


شاید تصور عموم مردم این باشد که "باکتری‌ها" و "ویروس‌ها" تفاوتی با هم ندارند و در محاورات روزمره آنها را بدون هیچ گونه تمایزی به جای یکدیگر به کار ببرند. با وجود این، باکتری و ویروس با یکدیگر تفاوت دارند؛ در واقع، آنها زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوتند.


کلیات:

از نظر اندازه، ویروس‌ها بسیار کوچک‌تر از باکتری‌ها هستند. اندازۀ بزرگ‌ترین ویروسْ صرفاً برابر است با اندازۀ کوچک‌ترین باکتری (1). برای نمونه، ویروس فلج اطفال 50 برابر کوچکتر از باکتری‌های استرپتوکوکی است (2). یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های باکتری‌ها و ویروس‌ها این است که، آنتی‌بیوتیک‌ها قادرند باکتری‌ها را از بین ببرند اما تأثیری بر ویروس‌ها ندارند (3). 


برخی تفاوت‌ها:


باکتری‌ها موجوداتی زنده و تک‌سلولی هستند که می‌توانند به شکل مستقل یا به شکل انگل ادامۀ حیات دهند (4). باکتری دارای سلول، دیوارۀ سلولی، سیتوپلاسم، ریبوزوم، و کلیۀ اطلاعات ژنتیکی‌ است که بوسیلۀ آن می‌تواند تولید مثل نماید. برخی از آنها دارای ساختارهای بندمانندی به نام تاژک (flagella ) هستند که به باکتری‌ها امکان می‌دهد تا حرکت کنند (1). همچنین، شواهدی مبنی بر هوشمند بودن باکتری‌ها نیز به دست آمده است. بنابراین، باکتری را می‌توان یک موجود زندۀ تمام‌عیار دانست.

اما، ویروس‌ها سلول ندارند. بنابراین، موجود زنده نیستند. ویروس‌ها را پوششی پروتئینی احاطه کرده و این پوشش حاوی هسته‌ای از مواد ژنتیکی است (DNA و یا RNA) ـ (1). برخلاف باکتری‌ها که می‌توانند به شکل مستقل زندگی کنند، ویروس‌ها برای تکثیر به یک میزبان زنده نیاز دارند، مانند انسان، گیاه و حیوان (3)؛ در واقع، ویروس نمی‌تواند مستقلاً فعالیت کند و بر محیط اطراف تأثیر گذارد اما باکتری مانند سایر موجودات زنده می‌تواند مستقلاً با محیط پیرامونی تعامل داشته باشد.

نابود کردن ویروس‌ها بسیار سخت‌تر از کشتن باکتری‌هاست. به همین دلیل، بسیاری از صعب‌العلاج‌ترین بیماری‌های واگیردار منشأ ویروسی‌ دارند (2). زمانی که ویروس وارد بدن می‌شود، پس از تماس با سلول، مواد ژنتیکی خود را وارد سلولِ میزبان می‌کند؛ از این طریق، کلیۀ کارکردهایی را که پیش از این در اختیار سلول میزبان بود، از آن خود می‌کند. از این پس، سلول به جای موادی که در حالت عادی تولید می‌کرد، اقدام به بازتولید ویروس می‌کند (پروتئین و سایر مواد ژنتیکی مرتبط با ویروس مهاجم) (5). در صورت ادامه یافتن این پروسه، رفته رفته سایر سلول‌ها نیز آلوده و نابود می‌شوند. 

در مورد باکتری‌ها، یا خود باکتری‌ها با فعالیت‌های خود ایجاد بیماری می‌کنند یا سم تولید شده توسط آنها قربانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد (6).

آنفولانزا، ابولا، فلج اطفال، و سرماخوردگی معمولی جزو بیماری‌های ویروسی هستند و سل، وبا، بوتولیسم و حصبه جزو بیماری‌هایی به حساب می‌آیند منشأ آنها باکتری‌ها هستند (2,3,5). 

 

برخی شباهت‌ها:

مهم‌ترین شباهت باکتری‌ها و ویروس‌ها این است که درصد محدودی از آنها خاصیت بیماری‌زایی دارند. چرا که بدن انسان به طور روزانه در معرض میلیون‌ها باکتری و ویروس قرار می‌گیرد و بدون اینکه آسیبی ببیند به حیات خود ادامه می‌دهد.  

اکثر باکتری‌ها علاوه بر بی‌خطر بودن، حیات را بر روی زمین امکان‌پذیر می‌سازند. همانطور که بدون کربن، نیتروژن، و اکسیژن ادامۀ حیات میسر نیست، زندگی بدون باکتری‌ها نیز غیرقابل‌تصور است (7). باکتری‌ها علاوه بر کاربردهایی که در پزشکی دارند، در طیف وسیعی از صنایع نیز استفاده می‌شوند، از صنایع غذایی گرفته تا صنعت نفت. 

ویروس‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. چرا که تعداد اندکی از آنها ما را بیمار می‌کنند (8). علاوه بر این، کاربردهایی نیز برای آنها ابداع شده است؛ برای نمونه، در حیطۀ ژن‌درمانی، کنترل و درمان سرطان‌ها، کنترل بیولوژیک آفات، و از بین بردن باکتری‌های بیماری‌زا (BACTERIOPHAGE THERAPY) کاربردهای گسترده‌ای برای آنها یافت شده است (9). 


نتیجه‌گیری:


باکتری موجودی دارای سلول و زندگی مستقل است اما ویروس از رشته های DNA  یا RNA تشکیل می شود و صرفاً داخل بدن میزبان قادر به تکثیر است. به دلیل فقدان سلول آن را موجود زنده به حساب نمی‌آورند، اما اگر وارد بدن میزبان شود تأثیر آن بسیار مخرب‌تر از باکتری خواهد بود. علی‌رغم برخی مضرات، هر دوی این میکروارگانیسم‌ها می‌توانند برای محیط پیرامون سودمند باشند.


1) http://www.microbeworld.org/what-is-a-microbe/virus-or-bacterium

2) http://www.betterhealth.vic.gov.au/bhcv2/bhcarticles.nsf/pages/infections_bacterial_and_viral


3) http://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/infectious-diseases/expert-answers/infectious-disease/faq-20058098

4) http://www.medicinenet.com/script/main/art.asp?articlekey=13954

5) http://www.ucmp.berkeley.edu/alllife/virus.html

6) http://kids.britannica.com/comptons/article-197141/bacteria

7) Molika Ashford (August 12, 2010) Could Humans Live Without Bacteria?, Available at:http://www.livescience.com/32761-good-bacteria-boost-immune-system.html (Accessed: 15/2/2015).

8) http://eu.montana.edu/pdf/outreach/msuscizone3.pdf

9) http://www.garlandscience.com/res/pdf/9780815341505_ch02.pdf


دنیای نامرئی: میکروب‌ها

هرچند مشاهدۀ میکروب‌ها مشکل است، اما درصد قابل‌توجهی از تنوع زیستی (biodiversity) کرۀ زمین را تشکیل می‌دهند. میکروب‌ها 3.8 میلیارد سال در کرۀ زمین زندگی کرده‌اند؛ در مقایسه با آن، عمر انسان بسیار ناچیز به نظر می‌رسد. همچنین، کرۀ زمین مدت زمانی طولانی (در بیشتر عمر خود) شاهد حیات باکتری‌ها بوده است

باکتری‌ها (bacteria)، آرکیاها (archaea)، ارگانیسم‌های یوکاریوتی تک‌سلولی مانند آمیب، کپک‌های لجن (slime mold) و پارامسی‌ها (parameciums)، و حتی ویروس‌ها تحت نام "میکروب" طبقه‌بندی می‌شوند. (طبقه‌بندی ویروس‌ها مورد مناقشه قرار گرفته است، زیرا آنها را موجود زنده به حساب نمی‌آورند و به شکل مستقل نمی‌توانند تکثیر یابند، اما، زمینۀ میکروب‌شناسی، ویروس‌ها را نیز در بر می‌گیرد.) بیشتر میکروب‌ها تک‌سلولی‌اند (unicellular)، یعنی هر کدام از آنها از یک سلول تشکیل می‌شوند.

میکروب‌ها را هرجایی می‌توان یافت ـــ در خاک، گیاه، آبفشان‌ها (geysers)، عمق اقیانوس، دریاهای منجمد، و در بدن موجودات زنده. (یک تریلیون باکتری در شکم ما زندگی می‌کنند.) برخی از آنها، که به اکستروموفیل معروفند (extremophile)، در مکان‌هایی که هیچ موجودی قادر به بقا نیست می‌توانند ادامۀ حیات دهند ـــ مانند، رگه‌های هیدروترمالِ جوشان (hydrothermal vents) در اقیانوس و در صخره‌هایی که در عمق زمین واقع شده‌اند.


میکروب‌ها هم ممکن است مفید باشند و هم مضر: باکتری‌هایی مانند استرپتوکوکوس و اِکولای بدن انسان را عفونی می‌کنند و حتی ممکن است منجر به مرگ شوند. بلومِ جلبکی (algal bloom) ممکن است برای ماهی‌ها سمی باشد و آب را از اکسیژن خالی کند، اما سایر باکتری‌ها به هضم غذا کمک و، در محیط زیست، مواد مغذی خاک را جایگزین و لکه‌های نفتی را از سطح اقیانوس پاک می‌کنند.

دانشمندان به طور روزانه گونه‌ها (species)، جنس‌ها (genuses)، خانواده‌ها (families)، و راسته‌های (orders) میکروبی جدید را کشف می‌کنند و پایانی برای این کشفیات متصور نیستند. از آنجا که دیرزمانی از عمر باکتری‌ها بر روی کرۀ زمین می‌گذرد (تقریباً 3 تریلیون سال)، نسبت به حیات جانداران چندسلولی، میکروب‌ها فرصت کافی داشته‌اند تا به اشکال پیچیده‌ تکامل یابند. آنها می‌توانند ژن‌ها را از گونه‌ای به گونۀ دیگر منتقل کنند؛ چنین کاری از سایر اشکال حیات برنمی‌آید. 

به منظور درک عملکرد اکوسیستم، درک میکروب‌ها ضروری است. همچنین، برای کشف روش‌های مقابله با بیماری‌ها و درک چگونگی ظهور و گسترش بیماری‌های عفونی، مانند آنفولانزای پرندگان (bird flue)، باید زندگی میکروب‌ها را زیر میکروسکوپ قرار داد.


منبع:

livescience.com



واکنش قهوه ای شدن غیرآنزیمی میلارد


"واکنش میلارد" واکنشی است شیمیایی میان یک آمینواسید و یک قند احیاکننده که معمولاً در حضور گرما انجام می‌گیرد. این واکنش نقش مهمی در تهیه بسیاری از مواد غذایی دارد و، همانند کاراملیزاسیون، نوعی از قهوه‌ای شدن غیرآنزیمی است."لوئیس میلارد" این واکنش را در دهه 1910 هنگام سنتز بیولوژیک پروتئین‌ها کشف کرد؛ با وجود این، بشر با این واکنش از دوران ماقبل تاریخ آشنایی داشته است.


لوئیس میلارد


شیمی‌دان و پزشک فرانسوی "لوئیس کمایل میلارد" (1878-1936) در 16 سالگی در دانشکدۀ علوم دانشگاه نانسی پذیرفته شد و پس از مدتی توانست به دانشکدۀ پزشکی دانشگاه پاریس راه پیدا کند. در پاریس مطالعات وی در زمینۀ فیزیولوژی به خصوص بیماریهای کلیوی منجر به تدوین نظریه‌هایی درباره بیماری‌های مجاری ادراری و همچنین ابداع "ضریب میلارد" شد. در سال 1912 مطالعاتی را در زمینه واکنش میان پروتئین‌ها و کربوهیدرات‌ها آغاز کرد؛ این مطالعات و نتایج آن که جزو مهم‌ترین دستاوردهای وی هستند منجر به کشف واکنش قهوه ای شدن غیرآنزیمی میلارد شد.


 

فرایند میلارد


کربونیل‌های فعال در قندها با آمین‌های الکترون‌دوست اسیدهای آمینه واکنش داده و منجر به تشکیل مولکول‌هایی می‌گردند که ماهیت بییشتر آنها مشخص نیست و مسئول ایجاد انواع گوناگونی از عطرها و طعم‌ها در مواد غذایی هستند. به دلیل جدا شدن پروتون‌ها از  آمین‌ها و افزایش خاصیت الکترون‌دوستی آنها، در محیط بازی سرعت این واکنش افزایش می‌یابد. نوع آمینو اسیدی که در این واکنش شرکت می‌کند عامل تعیین‌کننده در عطر و طعم ایجاد شده است.


 در تولید طعم‌دهنده ها، “واکنش میلارد” که طی آن صدها ترکیب با طعم‌های گوناگون ساخته می‌شود مهم‌ترین بخش فرایند است. ترکیبات حاصله نیز شکسته شده و به ترکیبات جدید تبدیل می‌شوند و فرایند به همین ترتیب ادامه پیدا می کند. متخصصین برای تولید انواع مختلفی از طعم‌دهنده‌های مصنوعی از این واکنش استفاده می‌کنند.


واکنش قهوه‌ای شدن مسئول ایجاد عطر و طعم در بسیاری از مواد غذایی است از جمله، نان تست شده، بیسکوئیت، مالت تولید شده از جو، پیاز، گوشت کباب شده، شیر خشک یا کندانس شده، قهوه، بادام زمینی، شکلات، شربت افرا(مایعی شیرین و چسبناک که از برخی گونه‌های درخت افرا بدست می آید)، و ... .


6-استیل-2،3،4،5-تتراهایدروپیریدین مسئول ایجاد طعم  بیسکوئیت مانند در محصولاتی مانند نان، پاپ کورن و تورتیلا(نوعی نان نازک که در مکزیک از آرد ذرت یا گندم پخته می‌شود) است. 2-استیل پیرولین ترکیبی است با ساختار تقریباً مشابه و مسئول ایجاد عطر در برنج بوده و به طور طبیعی بدون نیاز به هیچ واکنشی در برنج یافت می‌شود.


واکنش قهوه‌ای شدنی که در گوشت اتفاق می‌افتد را نمی توان “واکنش میلارد” به حساب آورد، چرا که گوشت لخم اگر هم قند داشته باشد میزان آن بسیار کم است. واکنش قهوه ای شدن در گوشت لخم حاصل شکسته شدن حلقه‌های تتراپیرول موجود در میوگلوبولین است.


کاراملیزاسیون و تفاوت آن با واکنش میلارد


اگر چه نتیجۀ واکنشهای میلارد و کاراملیزاسیون با چشم غیرمسلح یکی است اما واکنش دوم فرایندی کاملاً متفاوت است. کاراملیزه شدن ممکن است در مواردی که “واکنش میلارد” اتفاق می‌افتد موجب قهوه شدن گردد اما این دو واکنش کاملاً از هم مجزا هستند. هر دو واکنش در حضور گرما اتفاق می‌افتند اما همانطور که در بالا اشاره شد در فرایند میلارد آمینواسیدها دخیل هستند در حالیکه در واکنش کاراملیزه شدن تنها قندها شرکت دارند.


فاکتورهای تأثیرگذار در انجام واکنش میلارد


 عوامل تأثیرگذاردر سرعت “واکنش میلارد” عبارتند از دمای بالا، رطوبت پایین و قلیائیت بالای محیط. پنتوزها از هگزوزها و هگزوزها نسبت به دی ساکاریدها با سهولت بیشتری در “واکنش میلارد” شرکت می‌کنند. همچنین هر آمینواسیدی که در این واکنش شرکت می‌کند عطر و طعم مخصوص به خود را تولید می کند.


فعالیت‌های اواخر عمر "لوئیس میلارد"


"میلارد" در بحبوحۀ جنگ جهانی اول به ارتش فرانسه پیوست و پس از آن در سال 1919 پاریس را به مقصد الجزیره برای همکاری با دپارتمان داروسازی دانشکدۀ علوم پزشکی ترک کرد. در این زمان وی به طور کامل کارهای تحقیقاتی را رها کرد. وی در 58 سالگی هنگامی که به عنوان یکی از اعضای هیئت منصفه فعالیت می‌کرد در پاریس درگذشت.


منابع:


Chic Ester, C. O. (1986). Advances in Food Research (Advances in Food and Nutrition Research). Boston: Academic Press.


J. Harrison, G. R. Drake (2005). "An expeditious, high-yielding construction of the food aroma compounds 6-acetyl-1,2,3,4-tetrahydropyridine and 2-acetyl-1-pyrroline". J. Org. Chem. 70 (26): 10872–10874.


http://www.academie-stanislas.org/Maillard.htm



تفاوت «است» و «هست» و «اند»


است؛ هست؛ اند

همیشه، یا در بیشتر موارد، «است» به «هست» ارجحیت دارد. علاوه بر این، «اند» به «هست» اولویت دارد.

 جایی که می‌توان نوشت «است» از فعل «هست» استفاده نمی‌کنیم. 

برای نمونه؛

وی 53 ساله است.

ایران کشور بزرگی است.

اینجا خانۀ من است.

و ...

اما در برخی موارد ناگزیریم که از «هست» به جای «است» استفاده کنیم.

برخی موارد استفاده از «هست»:


1) پس از واژۀ «نیز».

برای نمونه؛

در مرحلۀ انتهایی، که یکی از مهم‌ترین مراحل نیز هست، توافقات میان شرکا را باید به شکل مفصل و با کمترین ابهام به روی کاغذ آورد.


2) برای تأکید.

برای نمونه؛

غذا به اندازۀ کافی برای همه هست؟

هست: وجود دارد

3) زمانی که مجبوریم «است» را به شکل جمع به کار ببریم.

در این موارد طبیعتاً مجبوریم به جای «استند» بنوسیم «هستند»

برای نمونه؛  

پدر هستند؟

تعارض میان شرکت‌هایی که در کشور چین فعال هستند اجتناب‌ناپذیر است.

نکته: همانطور که در ابتدای امر گفته شد، «اند» به «هست» اولویت دارد. مثلاً جملۀ بالا را می‌توان به این شکل ویرایش کرد:

تعارض میان شرکت‌هایی که در کشور چین فعال‌اند اجتناب‌ناپذیر است.


4)  هست به معنای وجود داشتن

مثال؛

این ندانستند ایشان از عمی    ---   هست فرقی درمیان بی‌منتهی (مثنوی معنوی، مولوی)

«فرقی وجود دارد»

چون بسی ابلیس آدم‌روی هست ---  پس بهر دستی نشاید داد دست  (مثنوی معنوی، مولوی)

«ابلیس آدم‌رویِ بسیاری وجود دارد»


این امر مخصوصاً برای شرکایی که در کشورهای در حال توسعه هستند محتمل‌تر است.

البته جملۀ بالا را می‌توان به شکل زیر ویرایش کرد:

این امر مخصوصاً برای شرکای فعال در کشورهای در حال توسعه محتمل‌تر است.

این امر مخصوصاً برای شرکایی که در کشورهای در حال توسعه حضور دارند محتمل‌تر است.


دو مثال خوب برای «هست» از کتاب سلوک اثر محمود دولت‌آبادی

من که دیری است باور یافته ام آدمیزاد نه فقط خصال تمامی جانوران را در خود دارد، بلکه خصایص جمیع نباتات و جمادات هم در او هست. (سلوک ص 60).


در این شهر رودخانۀ شهیری هست، همان که چون برود مالامال، شاید دو سه روز دیگر برسد به آن شهر پیر شهره به زیباترین شهر جهان ... (سلوک ص 70)


نتیجه‌گیری:
1) هیچ‌گاه بی‌دلیل از «هست» به جای «است» استفاده نشود (موارد استفاده از «هست» در بالا نوشته شد).
2) «اند» به «هست» ارجحیت دارد. برخی اوقات بهتر است در نوشتار فارسی جایگزین «هست» شود.
3) گاهی اوقات استفاده از «هست» نتیجۀ ضعف ما در نگارش فارسی است؛ بنابراین، در این موارد اگر امکان دارد بهتر است ساختار جملۀ نوشته شده را تغییر دهیم.

پانوشت
1) همیشه «اند» و فعل پیش از آن باید با نیم‌فاصله نوشته شوند.


منبع:

کارگاه ترجمه و ویرایش استاد علی صلح‌جو، پائیز 92
تجربیات شخصی


تصفیه‌خانه چگونه فعالیت می‌کند؟

تصفیۀ آب- یا خالص‌سازی و ضدعفونی کردن آن، با توجه به نوع و منبع آن متفاوت است. آب شهری، برای نمونه، از آب سطحی (surface water) و زیرزمینی (ground water) تشکیل می‌شود، و تصفیۀ آن با منابع آب صنعتی (industrial water) متمایز است. آب شهری (municipal water) بوسیلۀ تأسیسات خصوصی یا عمومی به منظور تبدیل به آب آشامیدنی (potable water) و مطبوع کردن آن (از لحاظ زیبایی‌شناختی) تصفیه می‌گردد. همچنین، در این اثنا، باید مطمئن شد آب کافی با قیمت مناسب نیاز جوامع مورد نظر را برآورده می‌کند.



آب تصفیه نشده (raw water) از منبع آب به مرکز تصفیه جاری یا پمپ می‌شود. شهرداری‌های بزرگ ممکن است بیش از یک منبع آب داشته باشند و متعاقباً از بیش از یک واحد تصفیۀ آب استفاده کنند. پس از تصفیه، آب تصفیه شده وارد شبکۀ توزیع می‌شود، که از شبکۀ لوله‌های اصلی (water main) تشکیل می‌شود که این لوله‌ها از طریق ذخائر زیرزمینی یا زمینی به یکدیگر متصل می‌گردند.   

...

بعد از آنکه آب سطحی از منبع اولیۀ آن استحصال شد، معمولاً از میان غربال‌های فلزی، با ضخامت 2.45 و فاصلۀ 5.08 سانتی‌متر، عبور می‌کند تا از ورود اشیاء و حیوانات بزرگ مانند چوب و ماهی به تأسیسات تصفیۀ آب جلوگیری شود. برای جداسازی برگ درختان از غربال‌های ظریف‌تر استفاده می‌شود. اگر آب کدورت (turbidity) داشته باشد، ممکن است به مخازن بزرگ یا واحد پیش‌ته‌نشینی (presedimentation basin) هدایت شود تا شن و ماسه و گل و لای تهنشین شوند.


آب‌های سطحی می‌توانند عوامل بیماریزا (pathogenic) و میکروارگانیسم‌ها را با خود حمل کنند؛ بنابراین، باید پیش از مصرف بوسیلۀ انسان (human consumption) ضدعفونی گردند. از آنجا که با وجود کدورت نمی‌توان بار میکروبی را تشخیص داد، حذف جامدات معلق (suspended solids) پیش از ضدعفونی کردن ضروری است. این امر از طریق توالی‌ای از فرایندها انجام می‌گردد که معمولاً عبارتند از: انعقاد (coagulation)، فلوکوله شدن (flocculation)، ته‌نشینی (sedimentation)، و فیلتر کردن (filtration). انعقاد از طریق افزودن منعقدکننده‌های شیمیایی انجام می‌گیرد، معمولاً نمک‌های آهن یا آلومینیم، تا از این طریق بار منفی سطوح ذرات خنثی گردد (جامدات معلق)؛ در نتیجه، نیروی دفع‌کننده‌ای که میان ذرات است از بین می‌رود و متعاقباً ذرات معلق یکدیگر را جذب می‌کنند و به هم می‌چسبند. منعقدکننده‌ها نیز از طریق هم زدن سریع جدا می‌شوند.


همزمان، سایر مواد شیمیایی را نیز می‌توان به آب اضافه کرد، از جمله پودر کربن فعال‌شده (powdered activated carbon) به منظور جذب مواد شیمیایی مولد بو و طعم و یا جداسازی مواد شیمیایی سنتزی؛ اکسیدان‌های شیمیایی مانند کلر، اوزون، دی‌اکسیدکلر، یا پرمنگنات پتاسیم به منظور ضدعفونی کردن، اکسید کردن آلاینده‌های ارگانیک، کنترل طعم و بو، اکسید کردن آلاینده‌های غیرارگانیک، مانند آهن، منگنز، و سولفید)؛ و اسید یا باز (base) به منظور کنترل pH. 


ذرات منعقدشده از طریق فرایند فلوکوله شدن تبدیل به ذراتی با نام «فلاک» می‌شوند. در این مرحله، آب به آرامی از طریق پارو، پروانه یا توربین هم زده می‌شود. این مرحله عموماً بین 20 الی 30 دقیقه زمان می‌برد. آب فلوکوله شده به آرامی به حوضچه‌های ته‌نشینی منتقل می‌گردد، که در آن ذرات فلاک‌شده ظرف دو الی چهار ساعت ته‌نشین می‌شوند. سپس، آب، با عبور از 61 الی 76 سانتی‌متر شن یا آنتراسیت با قطر 0.5 میلی‌متر، فیلتر می‌شود.  



اگر کدورت آب (water turbidity) کم باشد، آب منعقدشده یا فلوکوله‌شده مستقیماً به فیلتر هدایت می‌شود و از فرایند ته‌نشینی صرف نظر می‌گردد. پس از فیلتر شدن، آب ضدعفونی می‌گردد. ضدعفونی کردنْ جداسازی میکروارگانیسم‌های بیماریزا از آب است. از منظر میکروبی، چنین آبی استریل نمی‌شود اما آشامیدن آن بی‌خطر است. در این مرحله، با توجه به کارشناسی‌های صورت گرفته، می‌توان از کلر، اوزون، دی‌اکسیدکلر، کلرامین، یا ترکیبی از مواد شیمیایی استفاده کرد که در مراحل مختلف به آب افزوده می‌شوند. هر کدام از این مواد مزایا و معایب خاص خود را دارند و انتخاب آنها نیازمند بررسی‌های دقیق است.


ضدعفونی‌کننده‌های شیمیایی علاوه بر میکروارگانیسم‌ها بر روی مواد ارگانیکی که به شکل طبیعی در آب یافت می‌شوند نیز تأثیر می‌گذارند (naturally occurring organic matter). ترکیب این مواد ارگانیک و ضدعفونی‌کننده‌ها منجر به تشکیل موادی می‌شود که به آنها محصولات جانبی حاصل از گندزدایی گفته می‌شود (disinfection byproducts). معروف‌ترین این مواد تری‌هالومتان (trihalomethanes) است. اگر چه وجود این مواد در غلظت‌هایی که در آب آشامیدنی دیده می‌شود فاقد ضرر است، برخی از آنها در غلظت‌های بالا ممکن است آسیب‌رسان باشند. بنابراین، احتیاط حکم می‌کند که میزان آنها را به حذاقل رساند. مؤثرترین راهبرد این است که تا پیش از فیلتر شدن آب، مواد ضدعفونی‌کننده به آب افزوده نشود و صرفاً به میزان لازم از این مواد استفاده شود. با وجود این، ضدعفونی‌کردن از اهمیت زیادی برخوردار است و نمی‌توان آن را دست کم گرفت، زیرا ریسک‌هایی که در اثر مصرف آب آلوده سلامتی را تهدید می‌کند بیشتر از ریسک‌های مرتبط با محصولات جانبی حاصل از گندزدایی است.



چند فرایند دیگر نیز برای تصفیۀ آب وجود دارد. استفاده از آنها به کیفیت منبع اولیۀ آب و کیفیت مورد انتظار از آب تصفیه شده بستگی دارد. فرایندهایی که با آنها می‌توان هم آب‌های سطحی را تصفیه کرد و هم آب‌های زیرزمینی عبارتند از:


1. سختی‌گیری با آهک (lime softening)

که عبارتست از افزودن آهک همزمان با هم‌زدنِ سریع آب به منظور ترسیب یون‌های کلیسیم و منیزیم؛


2.  پایدارسازی (stabilization)

که عبارتست از جلوگیری از خوردگی (corrosion) و رسوب‌ گذاری (scale formation) از طریق تنظیم pH یا قلیایی بودن آب یا از طریق افزودن ممانعت‌کنندگان تشکیل رسوب (scale)؛


3. جذب کربن فعال (activated carbon adsorption)

که عبارتست از حذف مواد شیمیایی تولیدکنندۀ طعم و بو یا آلاینده‌های ارگانیکِ سنتزی؛ و


4. فلوریداسیون (fluoridation)

که عبارتست از افزایش غلظت فلور تا حد بهینه به منظور جلوگیری از پوسیدگی دندان.


در مقایسه با آب سطحی، آب زیرزمینی نسبتاً عاری از کدورت و میکروارگانیسم‌های بیماریزاست، اما میزان گازهای حل‌شده (دی‌اکسید کربن، متان، و سولفید هیدروژن)، سختی، آهن و منگنز، ترکیبات ارگانیک فرار (ناشی از روش‌های نامناسب دفع)، و شوری در آنها بیشتر است. آب باکیفیت زیرزمینی نیازی به فیلتر شدن ندارد، اما به این دلیل که باید از شبکۀ توزیع عبور کنند فرایند ضدعفونی کردن برای آنها لازم به نظر می‌رسد. آب‌های زیرزمینی که از چاه‌های کم‌عمق (shallow well) استخراج می‌شوند ممکن است با آب‌های سطحی در تماس باشند؛ بنابراین، بر اساس قانون معمولاً به ضدعفونی و فیلتر شدن نیاز دارند. 


آب زیرزمینی سخت ممکن است تحت فرایند سختی‌گیری با آهک قرار گیرد (همانند بسیاری از آب‌های سطحی) یا از طریق تبادل یونْ سختی‌گیری شود (ion exchange softening)، که در آن آب از رزین‌های تبادل یون عبور می‌کند و در این اثنا یون‌های کلسیم و منیزیم با یون‌های سدیم جایگزین می‌گردند.  


در صورتی که آب زیرزمینی دارای گازهای حل‌شده باشد، از فرایند زدایش با هوا (air stripping) استفاده می‌شود؛ در این روش، هوا از میان ذرات کوچک آب عبور می‌کند و در این اثنا گازها آب را ترک می‌کنند و وارد هوا می‌شوند. 


برخی آب‌های زیرزمینی به طور طبیعی دارای آهن و منگنز هستند ( naturally occurring iron and manganese). این یون‌ها در غیاب اکسیژن به شکل احیا شده (chemically reduced form) در آب زیرزمینی حل می‌شوند. آهن و منگنز را می‌توان از طریق اکسید کردن جدا کرد. این مهم از طریق هوادهی (aeration) یا از طریق اکسید‌کننده‌های شیمیایی مانند کلر و پرمنگنات پتاسیم انجام می‌شود. این فرایند ممکن است با فرایندهای زیر ترکیب شود: ته‌نشینی و فیلتر کردن؛ فیلتر کردن از طریق محیط جاذب (adsorptive media)؛ یا سختی‌گیری با آهک. 


اگر آب زیرزمینی حاوی مواد جامد حل‌شده باشد، می‌توان برای تصفیۀ آن از اسمز معکوس (reverse osmosis) استفاده کرد، که در آن آب با فشار از یک غشا (membrane) عبور داده می‌شود، و بدین وسیله نمک از آن جدا می‌گردد. فرایندهای غشایی (membrane processes) در حال تکامل هستند و به تازگی غشاهایی ابداع شده‌اند که می‌توانند آب‌های سطحی و زیرزمینی را از لوث وجود سختی، مواد ارگانیک، و کدورت پاک کنند. 


منبع:


freedrinkingwater.com



پرهیز از ترجمۀ لفظ به لفظ (8)


Cloud computing introduces a significant change in the way IT services are consumed and managed


رایانش ابری آغازگر تغییری شگرف در روش استفاده از سرویس‌های آی تی و مدیریت آن‌هاست


املای صحیح برخی از کلمات

زغال / ذغال: املای درسـت این واژه زغال اسـت.

زکام / ذکام: این واژه را بایـد با ز نوشـت.

سِـتبَر/ سـِطبَر : این واژه را که به معنای درشـت و کلفت اسـت، قـدما با حرف ط هم نوشـته اند.اما چون  واژه ای فارسی اسـت  بهتر اسـت با حرف ت نوشـته شـود.

سـؤال / سـئوال:  شـکل درسـت آن این واژه سـؤال است.

سـوک/ سـوگ: املای این واژه هم با ک وهم با گ درست اسـت.

شـرایین/ شـرائین: املای این کلمه به صورت شـرایین درسـت اسـت.

شـسـت/ شـصت: این واژه ها راهم بسـیاری ها به اشـتباه به جای یکدیگر به کار می برند. شـسـت به معنای انگشـت بزرگ دسـت وپا وشـصت عدد 60  اسـت. آقای ابوالحسن نجفی می نویسـد که چون هر دو عدد فارسی اسـت، تنها برای تمایز میان معـنای آنها است که یکی را با س و دیگری را با ص می نویسـند. ولی درمتون کهن، هردو واژه با « س» آمده اسـت.

صد / سـد:  چون واژه ی « سـده »  فارسی اسـت، سـد را نیز می توان با « س» نوشـت. اما چون در متون کهن و جدید این واژه را با « ص » نوشـته اند، اکنون  نوشـتن آن با « س» غـیر متعارف به نظر می رسـد. از سوی دیگر چون معنای دیگر سـد، مانع و  بند و حایل اسـت، لابد قـدما، عدد 100را برای تفکیک صد از سـد. با « ص» نوشـته اند .

صفحه/ صحیفه : صفحه به هر کدام  از دو  روی کاغذ و صحیفه به خود ورق کاغذ ( که دارای دو روی ) اسـت گفته می شـود. البته  ورق را در سـال های پسـین  برگ نیز می گویند.

طوفان/ توفان:  اصل این کلمه یونانی اسـت و شکل های دیگر این واژه ی یونانی در بسـیاری از زبان های ارو پایی هم به کار می رود، چون آن که در زبان انگلیسی  Typhoon و در زبان فرانسوی Typhon به همین معنای طوفان به کار می رود.  در فرهـنگ معین  واژه ی طوفان  را که اسم و  معرب از کلمه یونانی اسـت به معنای باران بسـیار سـخت و شـدید و آب بسـیار که همه را بپـوشد وغرق کند و باد شـدید وناگهانی که موجب خسـارت و خرابی بناها و سـاختمانها شـود و سـبب تشـکیل امواج سـهمگین و مخرب گردد، و همچنان به معنای هر چیز بسـیار است که فراگیر باشـد مانند طوفان آتش یا  طوفان باد. اما در همان فرهنگ،  یک « توفان » هم  درفارسی هست که صفت فاعلی و از مصدر توفـیدن اسـت و به معنی شور و غوغا کننده، فریاد کننده و غُران  می باشد. پس برای تفکیک طوفان از توفان باید معنا های لغوی این واژه ها را  مد نظر قرار داد.

طوطی/ توتی: توتی واژه ای فارسی است و از این رو  می توان آن را با «ت » نوشـت. اما قـدمای زبان و ادب فارسی این واژه را با « ط» نوشـته اند و به این دلیل  امروزه نیز اگرچه  این واژه  فارسی می باشد نوشتن آن با «ط » نامانوس و نامتداول است.

غلتیدن/ غلطیدن: غلتیدن واژه ای  فارسی اسـت و باید  با « ت» نوشـته شـود . تر کیبات این فعل را  نیز  باید با ت نوشـت، مانند: غَلت، غلتیدن، غلتنده، غلتیده، غلتان، غلتک و...

غوته / غوطه : « در آب فرو رفتن » به فارسی «غوتیدن »  است که امروز در زبان تاجیک نیز به همین شکل و به همین معنی به کار می رود. از این رو غوطه خوردن، غوطه زدن و غوطه ور نیز همگی نادرست است و باید با تای دو نقطه نوشته شود. از این گروهند: تپش، تپیدن، غلتیدن؛ غلت زدن، ؛ غلت خوردن؛ غلتک، غلتان.

غیظ / غیض:  در عربی غیظ، خشـم و غضب را گویند و غیض  به معنای کاهـش آب اسـت.

فترت/ فطرت:  معنای فترت، رکود وسـسـتی و بی حاصلی اسـت میان دو دوران خوشـبختی، یا فاصله ی میان دو دوره ی فعالیت. اما فطرت به خصوصیت و هر موجود از آغاز خلقتش می گویند و به سـرشـت و طبیعت او.

فطیر/ فتیر: فطیر واژه ای عربی و به معنی  خمیر ور نیامده و تخمیر نشـده است و از این رو باید با « ط » نوشـته شود و  واژه ای به نام فتیر اصلن وجود ندارد.

قفص / قفس:  این واژه عربی اسـت و باید با «ص » نوشـته شـود . اما در زبان فارسی آن را همیشه با «س » نوشـته اند و املای آن به شکل قفس  رایج  اسـت.

قیمومت / قیمومیت:  واژه ی قیمومت  را که به معنی قیم بودن است،  فارسی زبانان ساخته اند و در زبان عربی کاربردی ندارد و کاربرد قیمومیت  نادرست است.

وهله/ وحله: این کلمه را که به خط عربی وهـله می نویسـند ومعنای آن نوبت و دفعه اسـت، نباید وحله نوشـت، زیـرا که وحله در عربی و در فارسی معنایی ندارد.

هیز / حیز: واژه ی هـیـز به معنای بدکار و بی شـرم اسـت، مانند: او نگاه هـیـز و دریده ای داشـت. و حیز به معنی جا و مکان است.

هیئت / هیأت: واژه ی هیئت عربی و به معنی شـکل و صورت چیزی و نیز به معنی عـده ودسـته ای از مردم است. جمع هیئت نیز هیأت اسـت و نباید یکی را به جای دیگری به کار برد.