حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.
حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

محلۀ سنگ سیاه؛ آرامگاه بی‌بی دخترون


قدیم‌‌ها دانشمند صرف و نحوی در ایران زندگی می‌کرد که مردم او را «سیبویه» می‌نامیدند. بنابر روایات، بر روی قبر او، در شیراز، سنگی سیاه‌رنگ قرار داشته است. آرامگاه سیبویه در میانۀ یک محلۀ قدیمی قرار دارد. آنطور که نقل می‌کنند به دلیل سیاه‌رنگ بودن سنگِ قبر سیبویه، این محل به سنگ سیاه معروف شده است.


محلۀ سنگ سیاه یکی از قدیمی‌ترین محله‌های شهر راز است. هرچند، آنچه به اصطلاح مدرنیته می‌نامندش حس و حال گذشته‌اش را به میزان زیادی ربوده است، اما کوچه‌هایش هنوز هم احساس قدم زدن در گذشته را در وجود انسان برمی‌انگیزد، همانند همان حسی که با پیاده‌روی در بافت تاریخی یزد به بازدیدکننده دست می‌دهد.  


از بلوار کریم‌خان زند که راه‌مان را به سمت شاه‌ چراغ (ع) کج کنیم تابلوی گذرگاه تاریخی سنگ سیاه در سمت راست‌مان خودنمایی می‌کند. این تابلو گردشگران را به یک محله‌گردی طولانی فرامی‌خواند.  



امام‌زاده بی‌بی دخترون

اولین بنایی که چشم بازدیدکننده را خیره می‌کند بنایی‌ست آجری که پیکر امام‌زاده ام عبدالله (س)، از نواده‌های امام سجاد (ع)، در آن آرام گرفته است. محلی‌ها به این مکان «بی‌بی دخترون» می‌گویند. گویا عقیده دارند متوسل شدن به این امام‌زاده بخت دختران‌شان را باز می‌کند. در این اثر، از هیاهوی سایر آثار تاریخی خبری نیست. فضای درونی آرامگاه بسیار آرام است. ایستادن در آنجا به بازدیدکننده فرصت می‌دهد تا برای دقایقی تنش‌های زندگی شهری را از روح و تنش بزداید.

براساس اطلاعات موجود در آرامگاه، «بی بی خدیجه (س) که کنیه‌اش ام عبدالله بوده است از ترس مخالفان، بغداد را ترک کرده و به شیراز آمده‌اند. در شیراز ایشان را به شهادت رساندند. در دوران آل‌مظفر، این بنا را همسر امیرمبارزالدین ساخت. در پی تخریب بارگاه در اثر زلزله، فردی به نام سید محمد قلی خان ایلخانی این عمارت را تعمیر و بازسازی کرد. ساختمان، که به سبک معماری دوران ایلخانی طراحی شده است، دارای یک گنبد بلند و دوار است و چهار شاه‌نشین در چهار گوشۀ صحن دارد. بر روی هر شاه‌نشین طاق کوچکی قرار ساخته‌اند. این عمارت، در دوران زندیه و قاجاریه تعمیر و مرمت شده است.»

قدم زدن در حیاط این مکان بازدیدکننده را به یاد باغ‌های ایرانی می‌اندازد. یک حوض در میانه‌ی حیاط که جنب و جوش فواره‌هایش  چشم را می‌نوازند و دو باغچه که حوض را احاطه کرده‌اند به زیبایی فضا افزوده‌اند. 

بازدید از این بقعه، با طراحی زیبایش و تزئینات هنرمندانه‌اش، می‌تواند مکمل زیارت شاه چراغ (ع) و دیدار از مسجد قدیمی عتیق باشد. همچنین، گشت و گذار در محلۀ قدیمی سنگ سیاه را می‌توان با دیدار از این اثر آغاز کرد.


لزوم توجه به درست نویسی

حرف زدن و بازی با کلمات مهارتی ست که همگان کم و بیش بر آن مسلطند. اما زمانی که کلمات را می بایست در قالب جمله به روی کاغذ آورد، اغلب نتیجه ای فاجعه آمیز به بار خواهد آمد. 


جملات طولانی، اشکالات بچه گانۀ دستوری، عبارات زائد، واژه های دوپهلو، بی توجهیِ کامل به علائم سجاوندی، جملات بی ربط، جملات بدون فعل، اعراب گذاری نکردن، و غیره همگی اشتباهاتی است که هنگام نوشتار زبان مادری رخ می دهند. نتیجه این خواهد شد که کسی از متنی که ما نوشته ایم سر در نمی آورد یا از یک عبارت واحد چندین برداشت متفاوت خواهد شد، گاهی نیز چند بار باید جمله ها را خواند تا متوجه منظور نویسنده شد.


برخی این مشکلات را ناشی از ضعف نگارش فارسی می دانند. با اینکه خط فارسی به دلیل اعراب گذاری نکردن و یا کم توجهی بزرگان ادب به اصلاح نقصان های آنْ خالی از اشکال نیست، اما بزرگترین مشکل زبان فارسیْ ظاهراً کم کاری ادبیِ متکلمان زبانِ فارسی است، به گونه ای که به نظر می رسد قشر تحصیل کرده تمایلی به ارتقای دانش ادبیات خود نداشته باشد.


با مراجعه به نامه های اداری، خبرهای نشریات، پست های وبلاگ، مقالات علمی، و غیره به اشتباهاتی برمی خوریم که به نظر می رسد بروز آن ها شایستۀ قشر تحصیل کردۀ کشور نباشد. افرادی که سابقه ای در کار ویرایش دارند قادرند این اشکالات را به شکل جزء به جزء بیان کنند و افرادی نیز که اهل مطالعه اند با خواندن جملات حاوی نقص ناخودآگاه متوجه می شوند که قسمتی از کار نویسنده ایراد دارد. 


برای مرتفع کردن این مشکل، در زمان آموزش مقدماتی و آموزش عالی می توان برنامه ای تدوین کرد که در راستای آن بر ادبیات و نحوۀ درست نویسی تمرکز بیشتری شود. اصحاب رسانه نیز می بایست، در زمان نوشتن مقاله و یا زمانی که برای مخاطب سخنرانی می کنند، در گزینش کلمات و جمله بندی ها توجه بیشتری به خرج دهند؛ چرا که هر آنچه از رسانه بیرون می آید اغلب در اذهان نقش می بندد و چنانچه اشکالی در آن باشد، اصلاح کردن آن غیرممکن می نماید. برای مطالعۀ بیشتر در این زمینه می توان به کتاب غلط ننویسیم، اثر ابوالحسن نجفی، مراجعه کرد که در آن حجم زیادی از این اشتباهات فهرست شده اند. دانشگاهیان و سایر افرادی که با قلم سر و کار دارند نیز می بایست با یادگیری اصول نگارش و ویرایش جمله هایی بنویسند که شایستۀ نام و آوازۀ آن ها باشد، و پس از اتمام متن، دست کم یک بار خود را در جایگاه مخاطب قرار دهند و قضاوت کنند که آیا «خودشان آنچه را نوشته اند می پسندند یا خیر.» اگر پاسخ منفی باشد یعنی قسمتی از کار آن ها ضعف داشته و نیاز به اصلاح دارد.


طرح های سه بعدی با مداد --- Ramon Bruin

 


Ramon Bruin متخصص خودساختۀ طراحی با مدادْ بُعدِ تازه ای به هنر بخشیده است. این هنرمند هلندی تکه کاغذهای بی ارزش را به آثار هنری باارزش تبدیل کرده است. طراحی های وی در اثر خطای باصره چشمان مخاطب را به بازی می گیرند، از یک کشتی بادبانی که در حال حرکت بر روی میز است تا مردی که با کشیدن مداد در رقابت طناب کشی شرکت می کند. خطای باصره ای که وی خلاق آن استْ بی انتها می نماید و ارزش آن را دارد که لحظه ای درنگ و به آن توجه کرد. چند عدد از طراحی های این هنرمند در ادامه آمده است. برای دیدن آثار بیشتر می توانید از وبسایت Ramon Bruin در آدرس روبرو بازدید کنید: jjkairbrush.nl/home.


Photo By Ramon Bruin/JJK Airbrush

ادامه مطلب ...

پوستر شهرهای برگزار کنندۀ جام جهانی برزیل



 پس زمینۀ این تصویر با الهام از کلیسای جامع برازیلیا طراحی شده است --- یعنی یکی از شاهکارهای معماری کشور برزیل. رنگ زرد در سمت راست بیانگر طلوع خورشید از شرق است و رنگ نارنجی در سمت چپ بیانگر غروب آن در غرب است.  

فضای سبز کشور برزیل 5 برابرِ استانداردی ست که بوسیلۀ سازمان جهانی بهداشت تعیین شده است، با این حساب فضای سبز موجود در این کشور از فضای سبز تمام کشورها وسیع تر است. در پوستر فوق، رنگ سبز، در انواع گوناگونش، بیانگر فضای سبزِ برزیل است.

فوتبالیستی که به تصویر کشیده شده استْ رنگ های متنوعی دارد که بیانگر قومیت های مختلف جامعۀ برزیل است. رنگ های موجود در پرچم کشور برزیل نیز در تصویر دیده می شود، یعنی سبز، زرد، آبی، و سفید. 

ادامه مطلب ...

بادکنک




هر چیزی آفتی دارد. آفت بادکنک هم، باد بیش از اندازه است؛ هرچه باد آن بیشتر باشد احتمال ترکیدن آن هم بیشتر است. آدم های تحصیل کرده هم به همین ترتیب؛ بعضی وقت ها در اثر جنبه و ظرفیت به غایت پایین، باد آن ها بیش از اندازه زیاد می شود و هر آن احتمال ترکیدن آن ها وجود دارد. سعی کنید همان طور که از بادکنک های حقیقی و در حال انفجار دوری می کنید، از این بادکنک های تمثیلی هم دوری کنید. چون اولی تنها به جسم شما آسیب می رساند اما دومی روی روح و روان شما خش می اندازد.


مصداق بارز آن، افرادی هستند که اصرار دارند به نام و نام خانوادگی خود پیشوند «دکتر»، «مهندس»، «استاد» و ... را  بچسبانند و اصرار دارند مدارکی را که کسب آن ها مانند نوشیدن مایه حیات سهل و آسان است به رخ دیگران بکشند. همچنین، به افراد فوق‌الذکر بیمارانی را باید اضافه کرد که مبتلا به جنون تولید مقالات ISI هستند. اکیدا باید به این افراد، و همچنین آن هایی که حقیقتا عالم اما متاسفانه کم ظرفیت هستند، توصیه کرد که مبادا غرور بیش از حد منجر به ترکیدن آن ها شود.


 

البته خودمان هم در باد کردن این بادکنک ها مقصریم. اگر در گفتار روزمره خود سعی کنیم مدام دیگران را «دکتر» و «مهندس» و «استاد» خطاب نکنیم و در مکاتباتمان با این افراد از به کار بردن این واژگان بعضا کذایی خودداری کنیم، اینگونه اشخاص هم کمتر دچار غرور کاذب می شوند. نباید فراموش کرد «چنانچه بادکنک زیاد باد شود در صورت خودمان می ترکد.» 




مردان آهنین

مسابقات مردان آهنین رو که نگاه می کردم با تعریف و تمجید های مجری برنامه، این سوال برام پیش اومد که «آیا افتخار یک انسان به زور و بازوی اونه یا نه فاکتورهای دیگری هم در این مساله دخیل هستند؟»


این وزنه 200 کیلویی رو که با عرض پوزش یک دراز گوش هم می تونه حمل کنه؛ و شاید توانش بیشتر از این هم باشه. در نتیجه اگر افتخار یک انسان در زورش خلاصه می شه پس افتخار حیوان مذکور و سایر ساکنین حیات وحش از انسان بیشتر خواهد بود.


پس اون چیزی که دقیقا منجر به تمایز ما انسان ها از سایر موجودات ساکن کره خاکی می شه چیه؟ یعنی چیزی که سبب می شه حیوانات بردگی ما انسان ها رو بکنند. کاملا درسته! اون عقل ماست. اون فاکتور، قدرت تفکر ما آدم هاست که ما رو اشرف مخلوقات کرده. 


پس آدم هایی که تنها، قطر بازو رو مایه افتخار خودشون می دونن و تحت هیچ شرایطی به فکر رشد عقلانی خودشون نیستند محکوم به بردگی هستند و باید از افرادی که از عقلشون درست استفاده می کنند فرمانبرداری کنند.


مثلا همین چینی ها. شاید از لحاظ زور و بازو از خیلی ملت های دیگر مثلا آفریقایی ها ضعیف تر باشند، اما چون از عقل خودشون درست استفاده کرده اند در حال حاضر جزو قدرت های برتر و تاثیر گذار دنیا به حساب می آیند. نمونه های دیگر آن مردم کشور تایلند، مالزی و ده ها مورد دیگر هستند.


پس در کنار خوردن و آشامیدن، در حد مرگ، و مصرف انواع و اقسام مکمل برای رشد جسمانی باید به فکر راهی بود تا با کمک آن بتوان به رشد عقلانی و معنوی دست یافت و متعاقب آن در دنیایی که با سرعت سرسام آور در حال رشد است از قافله عقب نماند. 


برای رشد عقلی شاید بهترین راهکار کتاب خواندن باشد. وسیله ای که برای تهیه نکردن آن هیچ بهانه ای وارد نخواهد بود؛ زیرا علاوه بر ارزان بودن ـــ نسبت به سایر مخارج ـــ خواندن آن وقت چندانی را از ما نخواهد گرفت ـــ نسبت به سایر فعالیت های بیهوده روزانه.


البته قصد من پایین آوردن ارزش ورزش کردن و آمادگی جسمانی نبود. هدف بیان این مساله است که در کنار ارزش گذاشتن برای زور و بازوی آدم ها باید برای طرز فکر، سطح شعور، میزان رشد فرهنگی و چیزهایی از این قبیل هم ارزش و احترام قائل شد.




مالکیت معنوی



یکی از بزرگترین ظلم هایی که می توان در حق یک نویسنده، شاعر، مولف، هنرمند، مترجم و کلا خالق یک اثر روا داشت این است که آثار وی را بدون رضایت و اجازه ی وی منتشر کرده و از همه بدتر اینکه خلق این آثار را به خودمان نسبت دهیم.


اینجانب تا دیروز فکر میکردم مالکیت معنوی تنها مقالات علمی و کتاب ها را در بر می گیرد؛ اما دیروز پس از خواندن یک مقاله در این رابطه به این مساله پی بردم که هر اثری که محصول تفکرات و ماحصل زحمات یک شخص حقیقی و حقوقی است، می خواهد یک پست ساده وبلاگ باشد یا یک اثر هنری مانند مجسمه یا عکس، تحت حمایت قانون حق تکثیر قرار می گیرد.


در نتیجه بهتر است نوشته ها، کارهای هنری و ... حاصل زحمات و فکر خودمان باشد تا اینکه آن ها را حاضر و آماده کپی کرده و با افتخار به خودمان نسبت دهیم. چنانچه تصمیم داریم برای نگارش محتوای کتاب، مقاله و یا سایت خود از آثار دیگران استفاده کنیم این مشکل با نوشتن منبع و نام صاحب اثر حل خواهد شد؛ مساله ای که بیانگر امانت دار بودن من و شماست. 


پ. ن. از قدیم گفتند:«یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران!» مخاطب اصلی این پست خود من هستم. چون قرار دادن بسیاری از عکس هایی که در وبلاگم مشاهده می گردد مصداق بارز نقض قانون مذکور است. از این به بعد در ادامه تمامی عکس ها منبع و یا نام صاحب اثر  نوشته خواهد شد.