حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.
حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

نحوۀ ترجمۀ "دومین ... محبوب در دنیا"


چای دومین نوشیدنی محبوب در دنیاست. یگانه نوشیدنی ای که از لحاظ مصرف رتبه ای بالاتر از چای دارد آب است.


Tea is the second most popular beverage in the world. Only water is rated higher in world consumption than tea.

(Textbook of food science & technology, Avantina Sharma)

الگوی کلی به شکل زیر است:


to be the most popular ... in the world


البته جمله بالا را به اشکال دیگر هم می توان بیان کرد. صرفاً یکی از الگوها نوشته شد.


مصرف جهانی:


world consumption


رتبۀ اول رو داشتن:


to be ranked first


...

برگردان عبارات "وکالت کردن" و "طبابت کردن"

معادل هایی که می توان مقابل "وکالت کردن" و "طبابت کردن" نوشت به ترتیب عبارتند از

to practice law

و


to practice medicine

البته، مطمئناً گزینه های دیگری هم برای برگردان این دو عبارت وجود دارد، اما این دو از بقیه کاربردی ترند.

لزوم توجه به تمام معانی هنگام ترجمه کلمات


همانطور که همگان می دانند هر واژه ای که در زبان وجود دارد می تواند چندین معنی داشته باشد. مثال کلیشه ای آن واژۀ "شیر" است که سه معنا از آن برداشت می شود و با توجه به کل جمله می توان معنای واقعی آن را حدس زد.


در زبان های دیگر نیز همین قضیه صادق است. غالباً مترجمان صرفاً به معنای اول و رایج تر کلمات دقت می کنند و سایر معانی آن را نادیده می گیرند. این قضیه برخی اوقات برای آن ها مشکل ساز می شود و نارضایتی کارفرما را به دنبال دارد.


به عنوان نمونه؛

معنای رایج realize درک کردن است. اما اگر از معانی دیگر آن غافل شویم، ممکن است نتیجۀ غفلت ما دردسر ساز شود. مثلاً در جملۀ زیر:


From the point of energy saving, improving the efficiency of heat exchangers can be realized in two ways.


اگر مترجم به سایر معانی این کلمه بی توجه باشد، و آن را "درک کردن" معنا کند، ترجمه ای که ارائه می گردد به این شکل خواهد بود:

"به منظور کاهش مصرف انرژی، افزایشِ کارایی مبدلهای حرارتی به دو شیوه درک می شود."


طبعاً "درک می شود" در جملۀ بالا با زمینۀ متن ناهمگون است و مخاطب از جمله هیچ برداشتی نخواهد کرد. اما چنانچه سایر معانی realize در فرهنگ لغت چک شود، به معادل های دیگری نیز بر خواهیم خورد. مانند؛ "تحقق یافتن"، "تحقق بخشیدن"، "به واقعیت تبدیل کردن" و غیره.

در نتیجه، realize در جملۀ فوق معنایی غیر از "درک کردن" دارد. می توان آن را "تحقق یافتن" معنا کرد. فرم اصلاح شدۀ جمله به شکل زیر در خواهد آمد:


"به منظور کاهش مصرف انرژی، افزایشِ کارایی مبدلهای حرارتی به دو شیوه تحقق می یابد."


سایر کلمات نیز به همین شکل هستند. از هر کلمه ای ممکن است چندین معنا برداشت شود، و ترجمه صحیحْ توجه به تمامی معانی را طلب می کند.


برای مطالعه بیشتر:

نجفی، ابولحسن (...)، غلط ننویسیم، نشر دانشگاهی.

خرم شاهی، بهاءالدین (...)، ترجمه کاوی، نشر نیلوفر.


از اختراع ماشین نساجی تا ظهور گوگل ترنسلیت (پست ثابت)


لودیتها (Luddites) در قرن 19 ام ظهور یافتند؛ این افرادْ  گروه‌های سازمان‌یافته‌ای را تشکیل می‌دادند  که اعضای آن‌ها صنعتگران ناراضی انگلیسی بودند. آن‌ها برای تخریب ماشین‌آلات نساجی طغیان کردند، زیرا عقیده داشتند این فن‌آوری‌ها رفته رفته جایگزین کارگران کارخانجات نساجی خواهند شد. این جنبش در روزهای پایانی سال 1811 از همسایگی ناتینگهام شروع شد و تا سال بعد به سایر شهرها نیز سرایت کرد [1].


جنبش مذکور به منظور توقف تکنولوژی و ممانعت از به اصلاح اتوماسیون تلاش مذبوحانه ای را آغاز کرد. قاعدتاً در آن دوره هنوز واژۀ «اتوماسیون» وضع نشده بود. با وجود این، خواسته یا ناخواسته هدف این افراد مبارزه با چنین روندی بود، یعنی بهره بردن از متدهایی که جایگزین انسان در کسب و کار و تولید شود. از نظر آن ها چنین روندی منجر به بروز پدیده‌ای می‌شد که امروزه به آن بیکاری تکنولوژیکی (technological unemployment) می‌گویند [2].


سیر بی‌پایان بیکاری تکنولوژیکی:

همگام با رشدِ تکنولوژی، انجام دادن کارها آسان تر می‌شود. تعبیری که از این موضوع می‌شود این است که انجام کار بیشتر با نیروی کار کمتر میسر خواهد شد. افراد زیادی نیز قربانی این روند خواهند شد. بنابراین، بیکاری تکنولوژیکی سیر خود را تا به امروز ادامه داده و به نظر می‌رسد نمی‌باید هیچ پایانی برای آن متصور بود، زیرا بشر هیچ پایانی برای تکنولوژی متصور نیست. 


کامپیوتر و بیکاری تکنولوژیکی:

با ظهور کامپیوتر و متعاقباً همه‌گیر شدن اینترنت شکل جدیدی از اضطراب گریبان متخصصان را گرفته است. همه‌گیر شدن فن آوری های مرتبط با کامپیوتر یعنی برخی مهارت‌های قدیمی دیگر کاربردی ندارند و این امر به معنای از میان رفتن بسیاری از فرصت‌های شغلی گذشته است [3].   

یکی از فن‌آوری‌هایی که از دل اینترنت بیرون آمده پدیده‌ای است به نام گوگل ترنسلیت، برنامه‌ای که تا چند سال پیش متخصصان و مترجمان با تمسخر به آن می‌نگریستند. اما این وسیله ظرف مدت زمانی کوتاه رشدی لجام گسیخته داشته و به پیشرفت های باورنکردنی دست یافته است.

ظاهراً مترجمان امروز همانند لودیت های 200 سال پیش باید نگران از دست دادن حرفۀ خود ظرف چند دهۀ آینده باشند. با این حال بعید می نماید بتوان سیاست لودیت های سال 1811 را در پیش گرفت و نیازی هم به این کار احساس نمی شود، چرا که به نظر می‌رسد این نگرانی‌ها بی‌مورد باشند. زیرا وظیفۀ  تکنولوژی صرفاً تسهیل امور است و افراد به جای واهمه از آن می‌بایست با آن همراه شوند. 


نگرانی‌های بی‌پایه و اساس:

تکنولوژی خالق فرصت های جدید است؛ به عنوان مثال، اینترنتْ انواع و اقسام جدیدی از بازاریابی را بنیان نهاده است. چنانچه بازاریابان سنتی با تکنولوژی جدید همراه و همگام شوند قادر خواهند بود به پیشرفت‌های چشمگیری در زندگی حرفه‌ای دست یابند. نگرانی دربارۀ تکنولوژی زمانی منطقی است که تنها نظاره‌گر آن باشیم و برای سازگاری با آن هیچ اقدامی نکنیم. تقریباً تمام حرفه‌ها از فرصتی که فناوری اطلاعات پیش روی آن‌ها قرار داده به نحو احسن استفاده کرده‌اند. چرا مترجمان از  فرصت‌های جدید استفاده نکنند؟


پیش‌بینی و دیدگاه‌هایِ شخصی نگارنده:

در نظریۀ بقای اصلح، تنها کسانی باقی می‌مانند که بهتر از بقیه خود را با شرایط جدید وقف دهند. این مساله می‌تواند درباره ترجمه هم مصداق داشته باشد. از آنجا که گوگل ترنسلیت و سایر نرم‌افزارهای پشتیبان مترجم ظرف سال‌های آتی به پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای دست خواهد یافت، تنها مترجمانی در رقابت باقی خواهند ماند که بهتر از سایرین با فناوری‌ها و دانش روز آشنا باشند.

بنابراین، مترجم ضعیف و متوسط فضایی برای کار نخواهد یافت، و صرفاً مترجمانی موفق خواهند بود که از دانشی فوق العاده برخوردار باشند، چرا که ظرف 50 سال آینده عملکرد گوگل ترنسلیت از عملکرد مترجمان ضعیف و متوسط بهتر خواهد بود و دیگر کسی برای چنین مترجمانی اهمیتی قائل نخواهد شد.


سرانجامِ لودیتها، کارگران، و مترجمان

بلافاصله بعد از ظهور لودیتها مبارزه علیه آن‌ها آغاز شد. برخی از آن‌ها با مجازات حبس روبرو شدند، برخی را تبعید کردند، تعدادی را نیز به دار آویختند؛ در نهایت، به نظر نمی‌رسد لودیتها کاری از پیش برده باشند. امروزه، واژۀ لودیت به اشخاصی اطلاق می‌شود که مخالف تغییر تکنولوژی هستند [1].

شواهد نشان می‌دهند که پیشرفت تکنولوژی تأثیری بر بیکار شدن کارگران ماهر نداشته است و صرفاً کارگران غیرماهر امنیت شغلی خود را در خطر می‌بینند. زیرا دستگاه‌های پیچیده نیازمندِ اپراتورهای ماهر نیز هستند، و برای عقب نماندن از قافله لازم است کارگران غیرماهر مهارت‌های خود را ارتقا بخشند.

مترجمان نیز باید دانش زبانیِ فوق‌العاده‌ای داشته باشند. زیرا همانطور که گفته شد، نرم‌افزارها ممکن است دیگر فضایی برای مترجمان ضعیف و متوسط باقی نگذارند. مترجمان فوق‌العاده نیز علاوه بر دانش زبانی می‌بایست به فکر به روز نگاه داشتن دانش IT خود نیز باشند تا بتوانند از مزایای آن برای تسهیل و ارتقای کار خود بهره‌مند گردند.


جمع‌بندی:

از زمان ظهور ماشین‌آلات نساجی تا به امروز 200 سال می‌گذرد و در این مدت هیچ گروهی قادر به بنا نهادن سد در مسیر رودخانۀ خروشان پیشرفت نبوده است. تنها می‌توان به کشتی‌هایی مجهز شد که از توان حرکت در مسیر این رودخانه بهره‌مند باشند. بدون شک فن‌آوری‌هایی مانند گوگل ترنسلیت در دهه‌های آتی صرفاً جایگزین مترجمانی خواهند شد که هیچ علاقه‌ای به همراه و همگام شدن با تکنولوژی ندارند، اما آن دسته‌ای که خود را با فناوری تطبیق می‌دهند و از آن نمی‌هراسند قادر خواهند بود در این مسیر پرتلاطم به حیات حرفه‌ای خود ادامه دهند.

منابع:

(1)Britannica (2013) Luddite, Available at:britannica.com/EBchecked/topic/350725/Luddite (Accessed: 15th July, 2013).

(2)Major, A. & peoples, J. (1971) Men and Nations, USA: ....

(3)Steve Krar (...) TECHNOLOGY PHOBIA, Available at:http://www.automationmag.com/images/stories/LWTech-files/10%20Technology%20Phobia.pdf (Accessed: 7th July, 2013).

تبلیغات نامحسوس یا جای‌گذاری محصول (product placement)

تبلیغات نامحسوس یا جای‌گذاری محصول شیوه ای تبلیغاتی ست که از طریق آن شرکت ها به ترویج کالاهای خود از طرق غیر سنتی می پردازند، معمولاً بوسیلۀ نشان دادن آن ها در فیلم ها، تلویزیون، و یا سایر رسانه ها.

تبلیغات نامحسوس غالباً متعاقب توافق نامه ای میان تولید کننده و شرکت رسانه ای به جریان می افتد که از طریق آن شرکت مذکور از مزایای اقتصادی خاصی بهره مند خواهد شد. تولید کننده معمولاً هزینه ای را پرداخت می کند تا شرکت رسانه ای محصول را در یک فیلم و یا برنامۀ تلویزیونی به نمایش درآورد. 

برای نمونه:

کوکاکولا مبلغ مشخصی را می پردازد تا کاراکتر اصلی فیلم، به جای نوشیدن پپسی، کوکاکولا بنوشد، و یا

تویوتا مبلغی را می پردازد تا یکی از کاراکترهای فیلم جدیدترین مدل این کمپانی را سوار شود.


از طریق تبلیغات نامحسوس، شرکت ها انتظار دارند بتوانند توجه مخاطبان را به محصولی که کاراکترِ فیلم آن را مصرف می کند، جلب کنند تا به این شیوه مخاطب ترغیب شود کالای مورد نظر را خریداری و مصرف کند.

برخی افراد تبلیغات نامحسوس را فریبکارانه و غیراخلاقی می دانند.


منبع:

business dictionary

تحت عنوان

"product placement"

کار طاقت فرسای مترجم در برابر توقع تمام ناشدنی کارفرما

ساعت های متوالی می بایست پشت لپ تاپ و یا دسک تاپ نِشست و گاهی میلیون ها بار بر کلیدهای کیبورد ضربه زد تا بتوان محصولی به نام ترجمه را با فراز و نشیب های فراوان به کارفرما عرضه کرد. ناگفته نماند که اکثر پروژه های ترجمه دارای محدودیت زمانی بوده و این مساله نیز به سختی های این راه می افزاید. 

در کتاب مترجم شدنْ به قلم داگلاس رابینسون و برگردان رضی خدادادی می خوانیم: «یکی از رایجترین شکوه های مترجمان در برابر درخواست کاملاً منطقیِ به وقت بودن این است که مشتریان غالباً از وقت گیری ترجمه بی خبرند.» 

اما آیا صرفاً از مترجمان انتظار می رود پروژه ای طاقت فرسا را پیش از موعد و با کیفیت بالا تحویل دهند؟ ظاهراً خیر. شاید صاحبان تمامی حِرَف تصدیق کنند که این مشکل گریبان آن ها را نیز گرفته است. در نتیجه نباید این نکته را از نظر دور داشت که دیگرانی نیز هستند که در مشکلات با ما شریکند. 

همۀ ما، در مواجهه با مشاغل گوناگون، زمانی که هزینه ای را پرداخت می کنیم انتظار داریم محصولی باکیفیت، شکیل، درخور، و باسلیقه تحویل بگیریم و مهم تر از همه اینکه محصول مورد نظر می بایست سر وقت به دست ما برسد. این موضوع در مورد تمام کسب و کارها صادق است؛ ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

بسیاری از مترجمان از توقعات کارفرما نالانند و حس می کنند وی درکی از کار آن ها ندارد. اما مترجم نیز زمانی که در جایگاه کارفرما قرار گیرد برای شاغلین سایر حِرَف خط و نشان خواهد کشید، در نتیجه از اینکه از ما «توقع کارِ سریع و قابل اعتماد دارند» نباید گله مند بود. 

در ادامۀ کتاب مذکور نویسنده توجه ما را به این نکته جلب می کند که «... مترجمان تنها کسانی نیستند که ساعت های متوالی به کار بی جاذبه می پردازند. در واقع، بیشتر کسانی که از مترجم توقع کار سریع و قابل اعتماد دارند خود ساعت ها درگیر کار فرساینده اند.» حرفۀ ترجمه را مقایسه کنید با راننده ای که چندین ساعت می بایست خودروی خود را در گذرگاه های شلوغ هدایت کند، و یا حسابداری که سالهای سال می بایست با اعداد و ارقام کسل کننده کلنجار رود، و یا مهندسان و کارگرانی که ساعت ها محیط سوزان و گوش خراشِ کارگاه و کارخانه را تحمل می کنند، و مانند اینها.

بنابراین، به نظر می رسد مترجمان علاوه بر اینکه از بارِ کاری سنگینْ و توقع تمام ناشدنی کارفرما نباید گله مند باشند، از اینکه حداقل در این دنیای پرتلاطم کاری برای انجام دادن دارند می بایست شکرگزار نیز باشند. 


ابزارهای کامپیوتری پشتیبان مترجم (CAT) --- قسمت پنجم

مرحلۀ نهایی در فرآیند ترجمه ویرایش است. ترجمه ای که به دقت ویرایش شود فاقد ابهام و قابل اعتماد است؛ در غیر این صورت، ترجمه مملو خواهد شد از عبارات زائد و طولانی، تکرارهای بی دلیل، کلیشه های کسالت آور، توضیح واضحات، عبارات مبهم، حشو و اطناب، زبان غلوآمیز، بیانات غیرمعقول، ابهام دربارۀ کلمات متشابه ولی دارای معنی متفاوت، اصطلاحات فنی نامانوس، اشتباهات املایی، جمع بستن کلمات شمارش ناپذیر، و سایر ایرادهای معمول. برای ارتقای ترجمه، شخص می تواند هم از ویراستار انسانی استفاده کند و هم از نرم افزار ویراستار. امروزه، تقریباً تمامی پردازشگرهای لغات دارای ابزار بازخوان هستند، و حتی آپشنی دارند که با انتخاب آن در پی بروز اشتباه نگارشی نویسنده را مطلع می کند. می توانیم اطلاعات و دستورالعمل های مواجهه با این مشکلات را در کتاب های گرامر، راهنماهای نگارش، کتابچه های ویرایش، دیکشنری های مختلف، و منابع مشابه بیابیم. با این حال، برای مترجم کم تجربه، این منابع مشکلی بزرگ ایجاد می کنند: این منابع تنها زمانی می توانند ترجمه را ارتقا بخشند که مترجم مهارت استفاده از آن ها را کسب کند.

علاوه بر آن، غفلت از اشتباهات املایی، گزینش صحیح واژگان (واژه گزینی word choice)، عبارت گزینی (phrasing)، و سبک نگارش مشکلی است که به کرات در کار ترجمه رخ می دهد. بنابراین، مترجم نیازمند نرم افزاری است که ابزارهای بازخوانی و ابزارهای نگارش را در هم ادغام کند، که قادر باشد پیش نویس ها را هم در سطح کلمات و  هم در سطح عبارات ویرایش و پیرایش کند. نمونه هایی از نرم افزارهای ویرایشگر برنامۀ Editor و StyleWriter (و در زبان فارسی ویراستیار) است، که هزاران نقیصۀ نگارشی و ویرایشی را جستجو می کنند، از جمله کلمات پیچیده، کلمات فنی نامانوس، عبارات زائد و طولانی، افعال پنهان، افعال مجهول، کلیشه ها، و جملات بلند. پس از تحلیل متن، برنامه در مورد نحوۀ ویرایش هر کدام از جملات پیشنهادهایی را ارائه می دهد.

ابتدا، نرم افزار ویرایشگر به منظور کمک به گروه های حرفه ای ابداع شد (وکلا، کارمندان، و غیره) تا بتوانند کیفیت و شفافیت محاورات نوشتاری را ارتقا دهند. با این حال، مترجمان نیز می توانند برای ارتقای سبک نگارش خود از آن ها بهره مند شوند --- به گونه ای که سبک نوشتاری آن ها فاقد ابهام، کوتاه، و خوانا باشد.

در نهایت، باید توجه کرد که استفاده از فناوری الکترونیکی نوشداروی (panacea) تمام مشکلات ترجمه نیست. علی رغم کارایی و چشم انداز آن ها، نرم افزار ترجمه و ابزارهای الکترونیکی نمی توانند جایگزین مترجم انسانی شوند و ترجمه ای با کیفیت را تضمین کنند. هدف آن ها تسهیل و تسریع فرآیند ترجمه، کمک به حل مشکلات پیش رو در سیر تکمیلی این فرآیند، و کاهش زمان مورد نیاز برای ترجمه است [2].

ترجمۀ باکیفیت نتیجۀ ادغام فناوری های الکترونیکی و مهارت مترجمان است. به این موارد می بایست دانش بالای زبان خارجی و تئوری ترجمه را نیز افزود، زیرا، حتی در آیندۀ نه چندان نزدیک، برنامه ها و نرم افزارهای ترجمه قادر نیستند جایگزین انسان شوند --- حداقل تا زمانی که هوش مصنوعیِ دارای عملکرد بالا ابداع گردد. بنابراین، همه چیز به شخصیت مترجم و تجربیات حرفه ای وی بستگی دارد، در حالی که سامانه های الکترونیکی نیز مفید، لازم، و ضروری هستند.

References:

[1] Komissarov, V.N. (1997). Теоретические основы методики обучения переводу

(Theoretical Foundations of the Method of Training of Translators), Moscow: Rema [in

Russian].

[2] Shevchuk, V.N. (2010). Электронные ресурсы переводчика (Translator's Electronic

Resources), Moscow: Librait, [in Russian].

[3] http://en.wikipedia.org/wiki/Computer-assisted_translation .

[4] Hutchins, J. (1998). Machine Translation 13 (4): 287-307.

[5] http://en.wikipedia.org/wiki/Electronic_dictionary.

[6] http://www.urbandictionary.com/.

[7] Osimo, B. Translation Course - http://courses.logos.it/EN/5_13.html.