حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.
حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

استفاده از «عدم» یا استفاده نکردن از «عدم» در نگارش فارسی


امروزه، در نگارش فارسی یکی از فاکتورهایی که در ارزیابی متون به آن توجه می شود کوتاه تر شدن جملات و به کار نبردن لغات زاید و بی مورد است. یکی از این واژه های زاید «عدم» است که عموماً به منظور منفی کردن کلمات به کار می رود. برای نمونه، عدم توجه، عدم حضور، عدم دقت، عدم توانایی، عدم ثبات، عدم قبول، و غیره. تمام این موارد را می توان با معادل های مناسب جایگزین کرد.  به چند نمونه، به همراه مثال و فرم ویرایش شده آن ها، اشاره می شود:


عدم توجه --->> بی توجهی

مثال:

گمان می رود دلیل این حادثه عدم توجه به جلو باشد.

اصلاح شدۀ جمله 

گمان می رود دلیل این حادثه بی توجهی به جلو باشد.


عدم حضور --->> حضور نیافتن؛ غیبت

مثال:

عدم حضور سهام داران در این جلسه منجر به لغو آن خواهد شد. 

اصلاح شدۀ جمله

حضور نیافتن سهام داران در این جلسه منجر به لغو آن خواهد شد. 


عدم دقت --->> بی دقتی
مثال:
عدم دقت حسابدار ممکن است فاجعه ای بزرگ برای شرکت به بار آورد.
اصلاح شدۀ جمله
بی دقتی حسابدار ممکن است فاجعه ای بزرگ برای شرکت به بار آورد.

عدم توانایی --->> ناتوانی
مثال:
عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات سبب شد مصاحبه شونده از آزمون حذف شود.
اصلاح شدۀ جمله
ناتوانی در پاسخ دادن به سوالات سبب شد مصاحبه شونده از آزمون حذف شود.

عدم ثبات --->> بی ثباتی
مثال:
عدم ثبات قیمت جهانی طلا ناشی از نگرانی سرمایه گذاران است.
اصلاح شدۀ جمله
بی ثباتی قیمت جهانی طلا ناشی از نگرانی سرمایه گذاران است.

عدم قبول --->> نپذیرفتن
مثال:
عدم قبول این مسئولیت به قیمت از دست دادن قرارداد تمام شد.
اصلاح شدۀ جمله
نپذیرفتن این مسئولیت به قیمت از دست دادن قرارداد تمام شد.

عدم اعتنا --->> بی اعتنایی
مثال:
عدم اعتنا به این پیشنهاد نتیجه خوبی برای شرکت نداشت.
اصلاح شدۀ جمله
بی اعتنایی به این پیشنهاد نتیجه خوبی برای شرکت نداشت.

عدم استفاده --->> استفاده نکردن
مثال:
عدم استفاده از زنجیر چرخ جریمه ای سنگین دارد.
اصلاح شدۀ جمله
استفاده نکردن از زنجیر چرخ جریمه ای سنگین دارد.

عدم تجربه --->> بی تجربگی؛ کم تجربگی
عدم رعایت --->> رعایت نکردن
عدم نیاز --->> بی نیازی
عدم الزام --->> الزام نداشتن
عدم لزوم --->> بی نیازی به
عدم وجود --->> فقدان؛ نبود؛ دسترسی نداشتن به؛ موجود نبودن
عدم کفایت --->> بی کفایتی
و مواردی از این دست. استفاده از عدم در هنگام ترجمه به کرات رخ می دهد؛ بنابراین، لازم است مترجمان به جای آن از معادل های مناسب استفاده کنند.
البته هنگام ترجمۀ برخی لغات تخصصی و معادل یابی برای آن ها، می بایست به این نکته توجه کرد که نوشتن عدم اجتناب ناپذیر است. زیرا این گونه معادل ها بسیار رایج هستند و نمی توان آن ها را با واژه های دیگر جایگزین کرد. به عنوان نمونه، عدم قطعیت در زبان تخصصی برخی رشته ها جا افتاده و نمی توان به جای آن از معادل دیگری استفاده کرد.

منبع:
قسمتی از متن مذکور با مراجعه به جزوۀ کلاسی استاد علی صلح جو و استفاده از نمونه های ترجمه شده، نوشته شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد