حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.
حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

سرگذشت لیدا بارووا

چهارشنبه گذشته دهمین سالگرد درگذشت بانویی بود که به ادعای بسیاری پرماجراترین زن قرن بیستم بوده است. لیدا بارووا(Lida Baarova) ، معشوقه ژوزف گوبلز، هنرپیشه ای بود که در سال 1914 در چک اسلواکی سابق در یک خانواده هنری به دنیا آمد.


پس از آنکه مسئولین یک استودیو در آلمان استعداد وی را کشف کردند، لیدا بارووا به آلمان مهاجرت کرد و در آن کشور با هنرپیشه ای آلمانی به نام گوستاو فرولیخ آشنا و در چندین فیلم با وی به ایفای نقش پرداخت. این آشنایی پس از مدتی به ازدواج این دو و نقل مکان آن ها به محله ای در حومه برلین منجر شد. این نقل مکان موجب شد که این زوج هنری با ژوزف گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر که نفوذ زیادی هم روی صنعت فیلم سازی این کشور داشت، همسایه شوند.

پس از چندی لیدی بارووا با ژوزف گوبلز رابطه ای را آغاز کرد که یک سال به درازا انجامید و زندگی مشترک لیدا را نیز خاتمه داد. همسر گوبلز که از این رابطه اطلاع یافت، قضیه را به اطلاع هیتلر رساند. هیتلر از گوبلز خواست که این رابطه را خاتمه دهد، اما گوبلز به جای پایان دادن به رابطه اش استعفای خود را تقدیم هیتلر نمود؛ این استعفانامه مورد تایید هیتلر قرار نگرفت.

چند روز بعد لیدا نامه ای را از پلیس آلمان دریافت کرد که در آن از این هنرپیشه خواسته شده بود خاک آلمان را هر چه زودتر ترک کند. لیدا خاک آلمان را به مقصد پراگ ترک کرده و در سال 1941 به ایتالیا مهاجرت کرد. پیش از آنکه اشغال خاک ایتالیا توسط نیروهای آمریکایی لیدا را مجبور به فرار از این کشور کند، وی در چند فیلم ایتالیایی به ایفای نقش پرداخت. پس از اشغال ایتالیا لیدا روانه پراگ شد و در آنجا با معشوقه سابق خود هانس آلبرت، ملاقات کرد. در سال 1945 لیدا پراگ را به مقصد آلمان ترک کرد تا به هانس آلبرت بپیوندد، اما در راه توسط نیروهای آمریکایی دستگیر و به چک اسلوواکی استرداد داده شد.

دادگاهی در کشور چک اسلوواکی وی را به دلیل فعالیت در آلمان به مرگ محکوم کرد، اما به دلیل اینکه ثابت کرد فعالیتش در آلمان مربوط به دوران پیش از جنگ بوده، تنها به زندان محکوم شد. در دوران زندان، فردی صاحب نفوذ، به نام ژان کوپچی، که عاشق لیدا شده بود مرتبا به ملاقات وی رفته و پس از اینکه موجبات آزادی وی را فراهم کرد، این دو در سال 1949 با هم ازدواج کردند و یک تئاتر عروسکی به راه انداختند. اما پس از آنکه به اتریش مهاجرت کردند، همسر لیدا وی را ترک و به آرژانتین مهاجرت کرد.

لیدا چند سالی را در یک بیمارستان روانی در کشور اتریش گذراند. وی که پس از بهبودی در چند فیلم اتریشی هنرنمایی کرد، بعد از بوجود آمدن یک جنجال رسانه ای مجبور شد به آرژانتین بگریزد. پس از چند سال زندگی در فقر، وی مجددا به ایتالیا بازگشت و در چندین فیلم به هنرنمایی پرداخت. در سال 1958 به شهر سالزبورگ نقل مکان و در یک تئاتر مشغول به هنرنمایی شد؛ در همان سال با یک پزشک سوئدی ازدواج کرد.

فضای فرهنگی جمهوری چک در دهه نود، شاهد حضور لیدا بارووا در عرصه های گوناگون بود. وی زندگی نامه خود را منتشر کرد و فیلمی به نام "خاطرات تلخ و شیرین بانو بارووا" در سال 1995 از روی خاطرات وی ساخته شد که توانست جوایز زیادی را از آن خود کند.

پس از مرگ همسر پزشک خود در سال 1980، لیدا بارووا عمارتی را به ارث برد که همانجا در سال 2000 در حالی که از بیماری پارکینسون رنج می برد درگذشت.  خاکستر وی در قبرستان استراسنیک پراگ در کنار خانواده وی به خاک سپرده شد.

*این مطلب به سفارش یکی از مشتریان ترجمه شده است، در صورت تمایل به استفاده از آن، لطفا از قبل هماهنگ کنید.

**«لیدا بارووا» با «لیلی بارا» خواننده اپرای اتریشی ساکن ایران اشتباه گرفته نشود.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمود پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 ق.ظ http://bidagh.blogsky.com

بنده خدا فرصت زندگی نداشته،همش یا زندان بوده یا فراری بوده و یا(از همه بدتر) ازدواج می کرده
ولی همین دردسر ها ازش چنین شخصیتی درست کرده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد