to take/get a taxi
سوار تاکسی شدن
I took a taxi to the airport.
سوار تاکسی شدم و به سمت فرودگاه رفتم.
in a taxi
بوسیله تاکسی
They sent me home in a taxi.
با یک تاکسی منو فرستادند خونه.
by taxi
با یک تاکسی
She arrived by taxi.
با یک تاکسی خودشو رسوند.
taxi driver
taxi ride
It's a only a five minute taxi ride.
با تاکسی فقط 5 دقیقه طول می کشه.
call a taxi
(بوسیله تلفن) تاکسی گرفتن
Shall I call you a taxi?
به جای taxi می توانیم لغت cab را نیز به کار ببریم، چون مترادفند.
منبع:
ویرایش چهارم فرهنگ Longman
اگه از این پست ها آروم آروم بذارین زبانم ۱کم راه میفته.
in a taxi & by a taxi یه معنی میده؟ آره؟
شنیدم که cab رو قبلا واسه تاکسی استفاده می کردن و قدیمی هست. شاید الان به نوع خاصی از تاکسی ها میگن!
تقریبا معنیاشون شبیه به همه. اما شاید یه تفاوتایه خیلی جزئی و کوچیکی هم داشته باشند. من تو دیکشنری لانگمن که نگاه کردم فرقی بین این دو ندیدم.
البته لازم به ذکره که taxi اگر با by همراه بشه قبلش a نمیاد. من اشتباهی نوشتم by a taxi که باید بشه by taxi. بخاطر این اشتباه معذرت می خوام.
خیلی ممنون که یادم انداختید.
cab معنی زیاد داره. یکی از معانی اون تاکسی است. هنوز هم این لغت رو به کار می برند. در خیلی از فیلم های جدید این لغت رو شنیده ام.
مثلا در آمریکا میگن New York's yellow cabs
در دیکشنری هم اگر یه لغتی قدیمی شده باشه حتما جلوش می نویسه old-fashioned و یا old use ولی در آکسفورد این مساله ذکر نشده.
اما من در موردش حتما تحقیق می کنم.