طراحی ساختمانهای سنتی (traditional building design) عمدتاً متکی بر نقشههایِ فنیِ دوبعدی بود، از جمله پلان (plans)، نما (elevations)، و مقاطع (sections). مدلسازی اطلاعات ساختمان (Building Information Modeling) پا را فراتر از این گذاشته است و نقشههایی ارائه میدهد که ابعاد آنها بیشتر از سه بعد است. چنین مدلهایی ابعاد سهگانۀ فضایی را (طول، عرض، عمق) با چند بعد دیگر ترکیب کردهاند؛ دو بعد از این ابعاد عبارتند از زمان (time) و هزینه (cost)، که به ترتیب به عنوان ابعاد چهارم و پنجم شناخته میشوند. همچنین، ابعاد دیگری را نیز میتوان به موارد ذکر شده افزود. بنابراین، مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) علاوه بر هندسه مسائل دیگری را نیز پوشش میدهد، از جمله روابط فضایی (spatial relationships)، تحلیل نور (light analysis)، اطلاعات جغرافیایی (geographic information)، و کمیسازی و خصوصیات مؤلفههای ساختمانی (برای نمونه، شرح و تفصیل اطلاعات تولیدکننده) [1].
BIM تقریباً بحثی جدید است، اما روندیست که به سرعت در حال نفوذ در صنعت ساخت و ساز است. شمار اندکی از ابزارهایی که میتوان برای مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) بهکار برد عبارتند از Graphisoft ArchiCAD، Bentley Tas Simulator، CypeCAD، Tekla BIMSight. این نرمافزارها قادرند دورۀ حیات یک ساختمان را (طراحی ---> ساخت ---> نگهداری) پوشش دهند [2].
تعاریف زیادی برای مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) وجود دارد، اما میتوان صرفاً آن را بدین شکل تعریف کرد: "روشهایی که از طریق آن میتوان با کمک مدلهای دیجیتالی به درکی عمیق از سازه دست یافت." مدلسازی ساختمان به اشخاصی که با سازه در تعاملند فرصت میدهد عملکرد خود را بهینه کنند تا در نتیجۀ آن عمر مفید بنا افزایش یابد [3].
مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) صرفاً مخصوص معماری و ساختمان نیست، هرچند ریشۀ آن را باید در معماری جستجو کرد. BIM را میتوان در تمام پروژههای عمرانی (برای نمونه راهسازی) به کار گرفت. بنابراین تمام مهندسان عمران میتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند [4].
BIM، همانطور که اشاره شد، صرفاً اطلاعات سهبعدی را در بر نمیگیرد، بلکه، پیش از آنکه پروژهای آغاز شود، به مهندسان کمک میکند تا پرفورمنس آن را (performance) پیشبینی کنند، طراحی را از طریق تحلیل، شبیهسازی، و تصویرسازی بهینه سازند، و اسناد ساختوساز باکیفیتتری ارائه دهند [4].
در نهایت، مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) به کاهش هزینههای ساخت و ساز، افزایش ایمنی جادهها، سازگار ساختن ساختمان با محیط زیست، صرفهجویی در هزینه، و غیره کمک میکند [4].
منابع:
1) ویکیپدیای انگلیسی
2) cad-addict.com
3) thenbs.com/bim/what-is-bim.asp
4) http://cenews.com/article/6098/what_does_bim_mean_for_civil_engineers_
جمله فارسی:
ترجمه با کمک کامپیوتر (computer-aided or computer-assisted translation) شکلی از ترجمه است که در آن مترجم انسانی متنی را با کمک مجموعهای از ابزارهای گستردۀ نرمافزاری ترجمه میکند و از این طریق فرایند ترجمه پشتیبانی میشود. این ابزارها عبارتند از افزونههای کنترل املا و دستور زبان، ابزارهای حافظۀ ترجمه (ترادوس)، ابزارهای مدیریت واژگان، و ابزارهای تضمین کیفیت. عموماً CAT Tool ها را با حافظۀ ترجمه به شکل مترادف به کار میبرند.
ترجمۀ ماشینی شکلی از ترجمه است که در آن فرایند ترجمه صرفاً توسط نرمافزار انجام میشود. ترجمۀ ماشینی برای جفتهای زبانی مختلف طراحی شده است و به شکل رایگان در اینترنت قابل دسترسیست. خروجی آن در حدی است که صرفاً میتوان به یک برداشت کلی (و نه چندان دقیق) از متن دست یافت. با وجود این، اگر میخواهیم متن خروجی به شکل کامل قابل درک باشد و معنا را بی کم و کاست منتقل کند، هیچگاه نمیتوانیم به این ابزارها اعتماد کنیم.
شاید تصور عموم مردم این باشد که "باکتریها" و "ویروسها" تفاوتی با هم ندارند و در محاورات روزمره آنها را بدون هیچ گونه تمایزی به جای یکدیگر به کار ببرند. با وجود این، باکتری و ویروس با یکدیگر تفاوت دارند؛ در واقع، آنها زمین تا آسمان با یکدیگر متفاوتند.
کلیات:
از نظر اندازه، ویروسها بسیار کوچکتر از باکتریها هستند. اندازۀ بزرگترین ویروسْ صرفاً برابر است با اندازۀ کوچکترین باکتری (1). برای نمونه، ویروس فلج اطفال 50 برابر کوچکتر از باکتریهای استرپتوکوکی است (2). یکی از مهمترین تفاوتهای باکتریها و ویروسها این است که، آنتیبیوتیکها قادرند باکتریها را از بین ببرند اما تأثیری بر ویروسها ندارند (3).
برخی تفاوتها:
باکتریها موجوداتی زنده و تکسلولی هستند که میتوانند به شکل مستقل یا به شکل انگل ادامۀ حیات دهند (4). باکتری دارای سلول، دیوارۀ سلولی، سیتوپلاسم، ریبوزوم، و کلیۀ اطلاعات ژنتیکی است که بوسیلۀ آن میتواند تولید مثل نماید. برخی از آنها دارای ساختارهای بندمانندی به نام تاژک (flagella ) هستند که به باکتریها امکان میدهد تا حرکت کنند (1). همچنین، شواهدی مبنی بر هوشمند بودن باکتریها نیز به دست آمده است. بنابراین، باکتری را میتوان یک موجود زندۀ تمامعیار دانست.
اما، ویروسها سلول ندارند. بنابراین، موجود زنده نیستند. ویروسها را پوششی پروتئینی احاطه کرده و این پوشش حاوی هستهای از مواد ژنتیکی است (DNA و یا RNA) ـ (1). برخلاف باکتریها که میتوانند به شکل مستقل زندگی کنند، ویروسها برای تکثیر به یک میزبان زنده نیاز دارند، مانند انسان، گیاه و حیوان (3)؛ در واقع، ویروس نمیتواند مستقلاً فعالیت کند و بر محیط اطراف تأثیر گذارد اما باکتری مانند سایر موجودات زنده میتواند مستقلاً با محیط پیرامونی تعامل داشته باشد.
نابود کردن ویروسها بسیار سختتر از کشتن باکتریهاست. به همین دلیل، بسیاری از صعبالعلاجترین بیماریهای واگیردار منشأ ویروسی دارند (2). زمانی که ویروس وارد بدن میشود، پس از تماس با سلول، مواد ژنتیکی خود را وارد سلولِ میزبان میکند؛ از این طریق، کلیۀ کارکردهایی را که پیش از این در اختیار سلول میزبان بود، از آن خود میکند. از این پس، سلول به جای موادی که در حالت عادی تولید میکرد، اقدام به بازتولید ویروس میکند (پروتئین و سایر مواد ژنتیکی مرتبط با ویروس مهاجم) (5). در صورت ادامه یافتن این پروسه، رفته رفته سایر سلولها نیز آلوده و نابود میشوند.
در مورد باکتریها، یا خود باکتریها با فعالیتهای خود ایجاد بیماری میکنند یا سم تولید شده توسط آنها قربانی را تحت تأثیر قرار میدهد (6).
آنفولانزا، ابولا، فلج اطفال، و سرماخوردگی معمولی جزو بیماریهای ویروسی هستند و سل، وبا، بوتولیسم و حصبه جزو بیماریهایی به حساب میآیند منشأ آنها باکتریها هستند (2,3,5).
برخی شباهتها:
مهمترین شباهت باکتریها و ویروسها این است که درصد محدودی از آنها خاصیت بیماریزایی دارند. چرا که بدن انسان به طور روزانه در معرض میلیونها باکتری و ویروس قرار میگیرد و بدون اینکه آسیبی ببیند به حیات خود ادامه میدهد.
اکثر باکتریها علاوه بر بیخطر بودن، حیات را بر روی زمین امکانپذیر میسازند. همانطور که بدون کربن، نیتروژن، و اکسیژن ادامۀ حیات میسر نیست، زندگی بدون باکتریها نیز غیرقابلتصور است (7). باکتریها علاوه بر کاربردهایی که در پزشکی دارند، در طیف وسیعی از صنایع نیز استفاده میشوند، از صنایع غذایی گرفته تا صنعت نفت.
ویروسها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. چرا که تعداد اندکی از آنها ما را بیمار میکنند (8). علاوه بر این، کاربردهایی نیز برای آنها ابداع شده است؛ برای نمونه، در حیطۀ ژندرمانی، کنترل و درمان سرطانها، کنترل بیولوژیک آفات، و از بین بردن باکتریهای بیماریزا (BACTERIOPHAGE THERAPY) کاربردهای گستردهای برای آنها یافت شده است (9).
نتیجهگیری:
باکتری موجودی دارای سلول و زندگی مستقل است اما ویروس از رشته های DNA یا RNA تشکیل می شود و صرفاً داخل بدن میزبان قادر به تکثیر است. به دلیل فقدان سلول آن را موجود زنده به حساب نمیآورند، اما اگر وارد بدن میزبان شود تأثیر آن بسیار مخربتر از باکتری خواهد بود. علیرغم برخی مضرات، هر دوی این میکروارگانیسمها میتوانند برای محیط پیرامون سودمند باشند.
1) http://www.microbeworld.org/what-is-a-microbe/virus-or-bacterium
2) http://www.betterhealth.vic.gov.au/bhcv2/bhcarticles.nsf/pages/infections_bacterial_and_viral
3) http://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/infectious-diseases/expert-answers/infectious-disease/faq-20058098
4) http://www.medicinenet.com/script/main/art.asp?articlekey=13954
5) http://www.ucmp.berkeley.edu/alllife/virus.html
6) http://kids.britannica.com/comptons/article-197141/bacteria
7) Molika Ashford (August 12, 2010) Could Humans Live Without Bacteria?, Available at:http://www.livescience.com/32761-good-bacteria-boost-immune-system.html (Accessed: 15/2/2015).
8) http://eu.montana.edu/pdf/outreach/msuscizone3.pdf
9) http://www.garlandscience.com/res/pdf/9780815341505_ch02.pdf
هرچند مشاهدۀ میکروبها مشکل است، اما درصد قابلتوجهی از تنوع زیستی (biodiversity) کرۀ زمین را تشکیل میدهند. میکروبها 3.8 میلیارد سال در کرۀ زمین زندگی کردهاند؛ در مقایسه با آن، عمر انسان بسیار ناچیز به نظر میرسد. همچنین، کرۀ زمین مدت زمانی طولانی (در بیشتر عمر خود) شاهد حیات باکتریها بوده است.
باکتریها (bacteria)، آرکیاها (archaea)، ارگانیسمهای یوکاریوتی تکسلولی مانند آمیب، کپکهای لجن (slime mold) و پارامسیها (parameciums)، و حتی ویروسها تحت نام "میکروب" طبقهبندی میشوند. (طبقهبندی ویروسها مورد مناقشه قرار گرفته است، زیرا آنها را موجود زنده به حساب نمیآورند و به شکل مستقل نمیتوانند تکثیر یابند، اما، زمینۀ میکروبشناسی، ویروسها را نیز در بر میگیرد.) بیشتر میکروبها تکسلولیاند (unicellular)، یعنی هر کدام از آنها از یک سلول تشکیل میشوند.
میکروبها را هرجایی میتوان یافت ـــ در خاک، گیاه، آبفشانها (geysers)، عمق اقیانوس، دریاهای منجمد، و در بدن موجودات زنده. (یک تریلیون باکتری در شکم ما زندگی میکنند.) برخی از آنها، که به اکستروموفیل معروفند (extremophile)، در مکانهایی که هیچ موجودی قادر به بقا نیست میتوانند ادامۀ حیات دهند ـــ مانند، رگههای هیدروترمالِ جوشان (hydrothermal vents) در اقیانوس و در صخرههایی که در عمق زمین واقع شدهاند.
میکروبها هم ممکن است مفید باشند و هم مضر: باکتریهایی مانند استرپتوکوکوس و اِکولای بدن انسان را عفونی میکنند و حتی ممکن است منجر به مرگ شوند. بلومِ جلبکی (algal bloom) ممکن است برای ماهیها سمی باشد و آب را از اکسیژن خالی کند، اما سایر باکتریها به هضم غذا کمک و، در محیط زیست، مواد مغذی خاک را جایگزین و لکههای نفتی را از سطح اقیانوس پاک میکنند.
دانشمندان به طور روزانه گونهها (species)، جنسها (genuses)، خانوادهها (families)، و راستههای (orders) میکروبی جدید را کشف میکنند و پایانی برای این کشفیات متصور نیستند. از آنجا که دیرزمانی از عمر باکتریها بر روی کرۀ زمین میگذرد (تقریباً 3 تریلیون سال)، نسبت به حیات جانداران چندسلولی، میکروبها فرصت کافی داشتهاند تا به اشکال پیچیده تکامل یابند. آنها میتوانند ژنها را از گونهای به گونۀ دیگر منتقل کنند؛ چنین کاری از سایر اشکال حیات برنمیآید.
به منظور درک عملکرد اکوسیستم، درک میکروبها ضروری است. همچنین، برای کشف روشهای مقابله با بیماریها و درک چگونگی ظهور و گسترش بیماریهای عفونی، مانند آنفولانزای پرندگان (bird flue)، باید زندگی میکروبها را زیر میکروسکوپ قرار داد.
منبع:
livescience.com
"واکنش میلارد" واکنشی است شیمیایی میان یک آمینواسید و یک قند احیاکننده که معمولاً در حضور گرما انجام میگیرد. این واکنش نقش مهمی در تهیه بسیاری از مواد غذایی دارد و، همانند کاراملیزاسیون، نوعی از قهوهای شدن غیرآنزیمی است."لوئیس میلارد" این واکنش را در دهه 1910 هنگام سنتز بیولوژیک پروتئینها کشف کرد؛ با وجود این، بشر با این واکنش از دوران ماقبل تاریخ آشنایی داشته است.
لوئیس میلارد
شیمیدان و پزشک فرانسوی "لوئیس کمایل میلارد" (1878-1936) در 16 سالگی در دانشکدۀ علوم دانشگاه نانسی پذیرفته شد و پس از مدتی توانست به دانشکدۀ پزشکی دانشگاه پاریس راه پیدا کند. در پاریس مطالعات وی در زمینۀ فیزیولوژی به خصوص بیماریهای کلیوی منجر به تدوین نظریههایی درباره بیماریهای مجاری ادراری و همچنین ابداع "ضریب میلارد" شد. در سال 1912 مطالعاتی را در زمینه واکنش میان پروتئینها و کربوهیدراتها آغاز کرد؛ این مطالعات و نتایج آن که جزو مهمترین دستاوردهای وی هستند منجر به کشف واکنش قهوه ای شدن غیرآنزیمی میلارد شد.
فرایند میلارد
کربونیلهای فعال در قندها با آمینهای الکتروندوست اسیدهای آمینه واکنش داده و منجر به تشکیل مولکولهایی میگردند که ماهیت بییشتر آنها مشخص نیست و مسئول ایجاد انواع گوناگونی از عطرها و طعمها در مواد غذایی هستند. به دلیل جدا شدن پروتونها از آمینها و افزایش خاصیت الکتروندوستی آنها، در محیط بازی سرعت این واکنش افزایش مییابد. نوع آمینو اسیدی که در این واکنش شرکت میکند عامل تعیینکننده در عطر و طعم ایجاد شده است.
در تولید طعمدهنده ها، “واکنش میلارد” که طی آن صدها ترکیب با طعمهای گوناگون ساخته میشود مهمترین بخش فرایند است. ترکیبات حاصله نیز شکسته شده و به ترکیبات جدید تبدیل میشوند و فرایند به همین ترتیب ادامه پیدا می کند. متخصصین برای تولید انواع مختلفی از طعمدهندههای مصنوعی از این واکنش استفاده میکنند.
واکنش قهوهای شدن مسئول ایجاد عطر و طعم در بسیاری از مواد غذایی است از جمله، نان تست شده، بیسکوئیت، مالت تولید شده از جو، پیاز، گوشت کباب شده، شیر خشک یا کندانس شده، قهوه، بادام زمینی، شکلات، شربت افرا(مایعی شیرین و چسبناک که از برخی گونههای درخت افرا بدست می آید)، و ... .
6-استیل-2،3،4،5-تتراهایدروپیریدین مسئول ایجاد طعم بیسکوئیت مانند در محصولاتی مانند نان، پاپ کورن و تورتیلا(نوعی نان نازک که در مکزیک از آرد ذرت یا گندم پخته میشود) است. 2-استیل پیرولین ترکیبی است با ساختار تقریباً مشابه و مسئول ایجاد عطر در برنج بوده و به طور طبیعی بدون نیاز به هیچ واکنشی در برنج یافت میشود.
واکنش قهوهای شدنی که در گوشت اتفاق میافتد را نمی توان “واکنش میلارد” به حساب آورد، چرا که گوشت لخم اگر هم قند داشته باشد میزان آن بسیار کم است. واکنش قهوه ای شدن در گوشت لخم حاصل شکسته شدن حلقههای تتراپیرول موجود در میوگلوبولین است.
کاراملیزاسیون و تفاوت آن با واکنش میلارد
اگر چه نتیجۀ واکنشهای میلارد و کاراملیزاسیون با چشم غیرمسلح یکی است اما واکنش دوم فرایندی کاملاً متفاوت است. کاراملیزه شدن ممکن است در مواردی که “واکنش میلارد” اتفاق میافتد موجب قهوه شدن گردد اما این دو واکنش کاملاً از هم مجزا هستند. هر دو واکنش در حضور گرما اتفاق میافتند اما همانطور که در بالا اشاره شد در فرایند میلارد آمینواسیدها دخیل هستند در حالیکه در واکنش کاراملیزه شدن تنها قندها شرکت دارند.
فاکتورهای تأثیرگذار در انجام واکنش میلارد
عوامل تأثیرگذاردر سرعت “واکنش میلارد” عبارتند از دمای بالا، رطوبت پایین و قلیائیت بالای محیط. پنتوزها از هگزوزها و هگزوزها نسبت به دی ساکاریدها با سهولت بیشتری در “واکنش میلارد” شرکت میکنند. همچنین هر آمینواسیدی که در این واکنش شرکت میکند عطر و طعم مخصوص به خود را تولید می کند.
فعالیتهای اواخر عمر "لوئیس میلارد"
"میلارد" در بحبوحۀ جنگ جهانی اول به ارتش فرانسه پیوست و پس از آن در سال 1919 پاریس را به مقصد الجزیره برای همکاری با دپارتمان داروسازی دانشکدۀ علوم پزشکی ترک کرد. در این زمان وی به طور کامل کارهای تحقیقاتی را رها کرد. وی در 58 سالگی هنگامی که به عنوان یکی از اعضای هیئت منصفه فعالیت میکرد در پاریس درگذشت.
منابع:
Chic Ester, C. O. (1986). Advances in Food Research (Advances in Food and Nutrition Research). Boston: Academic Press.
J. Harrison, G. R. Drake (2005). "An expeditious, high-yielding construction of the food aroma compounds 6-acetyl-1,2,3,4-tetrahydropyridine and 2-acetyl-1-pyrroline". J. Org. Chem. 70 (26): 10872–10874.
http://www.academie-stanislas.org/Maillard.htm
است؛ هست؛ اند
همیشه، یا در بیشتر موارد، «است» به «هست» ارجحیت دارد. علاوه بر این، «اند» به «هست» اولویت دارد.
جایی که میتوان نوشت «است» از فعل «هست» استفاده نمیکنیم.
برای نمونه؛
وی 53 ساله است.
ایران کشور بزرگی است.
اینجا خانۀ من است.
و ...
اما در برخی موارد ناگزیریم که از «هست» به جای «است» استفاده کنیم.
برخی موارد استفاده از «هست»:
1) پس از واژۀ «نیز».
برای نمونه؛
در مرحلۀ انتهایی، که یکی از مهمترین مراحل نیز هست، توافقات میان شرکا را باید به شکل مفصل و با کمترین ابهام به روی کاغذ آورد.
2) برای تأکید.
برای نمونه؛
غذا به اندازۀ کافی برای همه هست؟
هست: وجود دارد
3) زمانی که مجبوریم «است» را به شکل جمع به کار ببریم.
در این موارد طبیعتاً مجبوریم به جای «استند» بنوسیم «هستند»
برای نمونه؛
پدر هستند؟
تعارض میان شرکتهایی که در کشور چین فعال هستند اجتنابناپذیر است.
نکته: همانطور که در ابتدای امر گفته شد، «اند» به «هست» اولویت دارد. مثلاً جملۀ بالا را میتوان به این شکل ویرایش کرد:
تعارض میان شرکتهایی که در کشور چین فعالاند اجتنابناپذیر است.
4) هست به معنای وجود داشتن
مثال؛
این ندانستند ایشان از عمی --- هست فرقی درمیان بیمنتهی (مثنوی معنوی، مولوی)
«فرقی وجود دارد»
چون بسی ابلیس آدمروی هست --- پس بهر دستی نشاید داد دست (مثنوی معنوی، مولوی)
«ابلیس آدمرویِ بسیاری وجود دارد»
این امر مخصوصاً برای شرکایی که در کشورهای در حال توسعه هستند محتملتر است.
البته جملۀ بالا را میتوان به شکل زیر ویرایش کرد:
این امر مخصوصاً برای شرکای فعال در کشورهای در حال توسعه محتملتر است.
این امر مخصوصاً برای شرکایی که در کشورهای در حال توسعه حضور دارند محتملتر است.
من که دیری است باور یافته ام آدمیزاد نه فقط خصال تمامی جانوران را در خود دارد، بلکه خصایص جمیع نباتات و جمادات هم در او هست. (سلوک ص 60).
در این شهر رودخانۀ شهیری هست، همان که چون برود مالامال، شاید دو سه روز دیگر برسد به آن شهر پیر شهره به زیباترین شهر جهان ... (سلوک ص 70)