اتحادیه صنف فناوران رایانه تهران در اطلاعیهای خطاب به فروشندگان کالاهای کامپیوتری اعلام کرد که فروش کالا بدون داشتن خدمات پس از فروش و کارت گارانتی ممنوع و تخطی از آن مصداق بارز کلاهبرداری است و طبق قانون با متخلفان برخورد خواهد شد. (منبع: بهینه سرویس ایرانیان، دوشنبه, 29 اردیبهشت 1393)
Selling any product without inclusion of after-sales services and guarantee certificate is prohibited and amounts to fraud, read a statement issued on Monday by Tehran Trade Union for Computer Technologists addressing computer outlets. The document added violators will face legal action.
ایرنا - رییس دفترنمایندگی کمیته بین المللی صلیب سرخ جهانی در تهران گفت: تجارب ایران در زمینه مین زدایی کمک بزرگی برای سایر کشورهایی است که با معضل آلودگی مین دست به گریبان هستند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، اولیویه مارتین روز سه شنبه در مراسم ویژه روز جهانی آگاهی از خطر مین افزود: تبادل تجربه و تخصص با کشورهای مختلف راه را برای پاکسازی ایمن تر و کمک رسانی بهتر به قربانیان هموار خواهد کرد.
....
All countries grappling with the problem of minefields may find useful Iran’s experiences in mine clearance, said the International Committee of the Red Cross (ICRC) head of delegation in Tehran on Tuesday at a ceremony held to mark the International Day for Mine Risk Awareness.
Exchange of experiences and expertise paves the way for clearing the mines more safely and offering help more effectively, he added.
.....
برای سفارش ترجمۀ خبر یا همکاری بلندمدت/کوتاه مدت در این زمینه (انگلیسی به فارسی یا فارسی به انگلیسی) از طریق لینک تلگرام زیر اقدام شود:
telegram.me/Shadmehr1982
sitters در فوتبال به معنای فرصت مسلم گلزنی است. معمولا با miss کار میرود (1).
مثال:
We only scored one [goal] in the second half, in which Rooney and Cleverley both missed sitters (2).
ترجمه پیشنهادی:
در نیمۀ دوم، که رونی و کلورلی فرصتهای زیادی را از دست دادند، فقط یک گل زدیم.
منابع:
2) Alex Ferguson: Autobiography
معادل هایی که می توان برای بالا رفتن، افزایش یافتن، و ... به کار برد*
to rise; hike; spike; soar; skyrocket; increase; to be up; etc
معادل هایی که می توان برای پایین آمدن، کاهش یافتن، سقوط کردن، و ... به کار برد*
to fall; plummet; plunge; decrease; decline; to be down; etc
مثال:
قیمت نفت به بالاترین سطح خود رسید.
Oil prices rose to a record high.
قیمت سهام به بالاترین سطح خود ظرف 25 سال اخیر رسید.
Share prices hiked to a 25-year high.
قیمت خودرو ارزان شد و به پایین ترین سطح خود ظرف 10 سال گذشته رسید.
Car prices plummeted to a 10-year low.
بالاترین سطح در X سال/روز گذشته
X-year/day high
پایین ترین سطح در X سال/روز گذشته
X-year/day low
...
* هر کدام از این کلمات بار معنایی خاصی دارند و باید متناسب با متن و شدتی که دارند به کار برده شوند. به عنوان نمونه افزایش اگر جزئی باشد از واژۀ to rise و اگر افزایش شدید باشد از واژۀ to hike استفاده می کنیم.
مسائل معیشتی: pocket book issues
متعاقب: ensuing
فردی را به حاشیه راندن: to upstage
نفوذ داشتن: to hold sway
از فردی در حین سخنرانی حمایت کردن: to endorse
آلایش: offal
شرایط نامساعد جوی: the elements
در نیمه شب: at the stroke of midnight
ساعت اداری: office hour
شاخ به شاخ در یک رقابت: dead heat
الحاقی: additional
رویکرد عدم دخالت: hands-off approach
عنصر نامطلوب: persona non grata
استعداد خدادادی: god-given gift
باید به کسی حق داد: He must be forgiven for
به گفتۀ همه: by all account
رئیس دیوان عالی: chief justice
پیش نویس قانون اساسی: constitutional draft
وارد عمل شدن (پلیس): to be called in
رئیس بانک مرکزی: governor
معاون رئیس بانک مرکزی: lieutenant governor
شکست محاصرۀ شهر: to relieve a town
دخل و خرج (شخصی): income and expense
دخل و خرج (شرکت ها، کشورها، ...): expenditure and revenue
رشوه دریافت کردن: to be on the take
قوانین دست و پاگیر:restrictive rules
در شرایط سرنوشت ساز: to be at the crossroad
شکست خوردن: to fall through
در حال شکل گیری (بحران، ...): to be brewing
... در حال از دست دادن زمان است: Clock is ticking for
جا پای کسی گذاشتن: to follow one's footsteps
جنگ از پیش باخته: a losing battle
چیزی را کنار گذاشتن: to kiss sth goodbye
استاندار: the provincial governor of X
افشاگر: whistle blower
از سوء قصد جان سالم به در بردن: to survive an attempt at one's life
با اکثریت شکننده برندۀ انتخابات شدن:to win by a narrow margin
تشدید کردن: intensify
تقریباً تمام روز: the better part of a day
ناتوانی در پرداخت بدهی: to default on one's debt
ده سال پس از آغاز ماموریت: ten years into the mission
تجارت پررونق: brisk business
به اعتراف خودشان: by their own admission
بهای گزاف: dear cost
در اصول به توافق رسیدند: they agree in principles
کم فروغ: lackluster
کابینه ای که تمام سلایق سیاسی در آن حضور دارند: a cabinet represented by
برای ... دست به هر کاری می زنیم: to go to the end of the world to do sth
دوره: spell
فلان چیز اتفاق نمی افتد مگر اینکه معجزه ای رخ دهد: barring a miracle
در تضاد فاحش: striking contrast
دقیقاً یک سال بعد: one year to the day
اوضاع رو بدتر کردن: to add insult to injury
سیم کارت اعتباری: prepaid
سیم کارت دائم: post paid
مجری مناظره: moderator
نپذیرفتن گل: to disallow
جنجال به پا کردن: to make a fuss
جنجال رسانه ای: media hype
حریم هوایی: airspace
نقض حریم هوایی: to violate
قرار است به زودی آغاز شود: set to take effect/come into force shortly
در نزدیکی ...: a short distance away
پرواز بر فراز جایی: overflight
وزیر بهداشت در کابینۀ اوباما: the Health Secretory under Obama
به نظر می رسد بحران اقتصادی پایانی ندارد: There seems to be no end to
فردی که شانس زیادی دارد: the odds-on-favorite
حقوق دادن: jurist
وکیل تسخیری: court-appointed lawyer
با X امتیاز در صدر است: to top the standings on X points
گزارش دقیق وجود ندارد: Details are sketchy/patchy
سرنگون کردن: topple; oust; overthrow
بن بست: impasse
صفت شخص معروفی که زیاد سوتی می دهد: gaff-prone
عبارت مناسب برای فردی که با واقعیات جامعه بیگانه است: out of touch
بنابر جدید ترین گزارش های رسمی: Latest official reports show that
در سال مالی منتهی به 1390: in the financial year ending March 20, 2012
افزایش جمعیت: population growth
به فراموشی سپرده شدن: to fade/sink/slide into obscurity
به زمان های دور باز می گردد: It dates back to the time immemorial
تحولات (منطقه ای؛ سیاسی؛ اجتماعی؛ ...): developments
عنوان مکرر: running head
تهدید موجودیتی: existential threat
بررسی سیاست خارجی ایران و عربستان در قبال عراق پس از صدام حسین:
A review over Iran and Saudi Arabia's policy in post-Saddam Iraq
...
اقلیم خودمختار کردستان: Kurdistan Autonomous Region
...
پشت درهای بسته: in camera
(در انتخابات) با ...درصد از رقیبش عقب تر است: He's trailing his opponent by ... percent
(در انتخابات) با ...درصد از رقیبش عقب تر است: He's lagging behind his opponent by ... percent