حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

حافظۀ ترجمه

حافظۀ ترجمه نوعی ابزار برای تسریع و تسهیل کار مترجم است.

تلفن هوشمند شما در سال 2018: 15 ویژگی جدید --- قسمت 1

از بسیاری جهات، تکامل تلفن های هوشمند از زمان عرضۀ آیفون در سال 2007 سیری قابل پیش بینی را طی کرده است --- صفحه نمایش بزرگتر، پردازنده های قوی تر، عمر باتری طولانی تر، دسترسی سریع تر به داده ها، دوربین هایی با رزولوشن بالاتر، و اپلیکیشن های بیشتر. اما تحولات اخیر نویدبخش تغییرات گسترده در عرصۀ تکامل تلفن های هوشمند بوده اند. صفحه نمایش انعطاف پذیر، طرح های کاملاً متفاوت، ویژگی های امنیتی و کنترل کاربر از طریق چشم، و تریکوردر (tricorder). در اینجا پانزده ویژگیِ تلفن های هوشمند که می بایست ظرف پنج سال آینده منتظر آن ها بود شرح داده می شوند.


تلفن های هوشمند تریکوردر (Tricorder Smartphone)

مسیر پیش رو: Bluetooth 4.0 در زمینۀ سنسورهای قابل نصب بر روی بدن تحول عظیمی به پا کرده است. این سنسورها داده های بیومدیکال (مانند، سرعت ضربان قلب و فشار خون)، تمرینی (مانند، مسافت طی شده در زمان پیاده روی و کالری سوخته شده)، و آب و هوایی (مانند، دما و رطوبت) را به تلفن های هوشمند منتقل می کنند --- اما هر کدام از این سنسورها نیازمند اپلیکیشن های مجزا هستند. سامسونگ حرکتی را آغاز کرده تا در گلکسی S4 برخی سنسورها را بگنجاند، اما باید ظرف پنج سال آینده انتظار تلفن هوشمندی را داشت که بتواند برندۀ Qualcomm Tricore XPRIZE شود. تریکوردر نام دستگاهی است به اندازۀ دست یک فرد معمولی و با کمک آن می توان بدون نیاز به مراجعه به پزشک کلیۀ بیماری ها را تشخیص داد. چنین دستگاهی هنوز ساخته نشده و تنها ایدۀ آن مطرح شده است. (Qualcomm Tricore XPRIZE نام جایزه ای است که به سازندۀ چنین دستگاهی اعطا می شود.)

پیش بینی: تا پایان دهۀ جاری، قادر خواهیم بود چنین سنسورهایی را در کفش، عینک، کمربند، ساعت، و لباس خود تعبیه کنیم. این سنسورها نه تنها به ما اجازه می دهند بر تمامی شرایط زیستی و محیطی نظارت داشته باشیم --- از طریق ارسال امواج هشدار دهنده برای آیفون 10 و گلکسی S9 --- بلکه اقدامات پیشگیرانه، احتیاطی، و درمانی لازم را نیز برای ما تجویز خواهند کرد.

ادامه دارد ...

برای مطالعۀ قسمت دوم این گزارش می توانید روی همین جمله کلیک کنید.

"تلفن هوشمند آیندۀ شما ممکن است تحت کنترل ذهنتان باشد"

اگر تا کنون تصور می کردید Samsung Galaxy S4 دارای انواع و اقسام ویژگی است، دستگاه اندروید آیندۀ شما ممکن است دارای نوعی قابلیتِ متحیر کننده باشد. VIOS، یکی از شرکت های تابعۀ مایندْ سولوشن (Mind Solution,Inc)، اولین بخش از بودجۀ مورد نیازش را برای تکمیل هِدستِ ذهن خوان (mind reading headset) دریافت کرد. این پیشرفت موّلد تحولی بزرگ در هدستِ حسی (emotive headset) خواهد بود. به گفتۀ مدیر عامل شرکت، کری دریسکول، این دستگاه عملکردی مشابه با NeuroSky Mindwave Mobile خواهد داشت و «کوچکترین، کاربردی ترین، و کاربرپسندترین دستگاه الکتروانسفالوگرافیِ موجود در بازار خواهد بود.» (انسفالوگرافیْ تکنیکی برای ثبت فعالیت های الکترونیکی مغز است.)

در آزمایش ها، این دستگاه به کاربران کمک کرد تا از ذهن خود به منظور تعاملِ موفق با دستگاه اندروید استفاده کنند، از جمله تلفن های هوشمند اندروید و تبلت ها. در کل، این دستگاه ها از یک نقطۀ تماس در پیشانی، و یک گیره بر روی گوش، استفاده می کنند تا امواج مختلف مغز را حس کرده و سطح تمرکز و استراحت مغز را محاسبه کنند. برنامه نویسان می توانند نرم افزارهایی را ابداع کنند تا با کمک آن ها به این تغییر و تحولات مغزی پاسخ داده شود، یعنی فراهم آوردن امکانی برای تاثیر امواج مغز بر این اپلیکیشن ها. 

در حال حاضر معمول ترین کاربر این فناوری آموزش ذهن (brain training) است، که به کاربران آموزش می دهد تا عمکرد ذهنی و شناختی خود را بهینه سازند، مخصوصاً کاربرانی که نیازهای مشخصی دارند.  اما این اپلیکیشن ها می توانند جنبۀ سرگرم کننده نیز داشته باشند. از زمان رونمایی از هدست های Mindwave Mobile، گسترۀ عظیمی از بازی ها که از داده های ذهنی پشتیبانی می کنند ظهور کرده اند.

هدست VOIS می تواند کاربردهای گسترده تری نیز داشته باشد و به کاربران این امکان را بدهد تا برای فعالیت های روزمره از آن استفاده کنند. به گفتۀ مدیر عامل شرکت، «کاربردهای این فناوری لایتناهی بوده و تقریباً در تمام کارهای روزمره می توان از آن استفاده کرد.» وی در ادامه گفت: «این فناوری را می توان برای ادارۀ خانۀ هوشمند و کنترل اپلیکیشن های موجود در تلفن و کامپیوتر استفاده کرد.»

با این حال، همانند کاربرانی که از Google's Project Glass استفاده می کنند، خریداران می بایست تحمل استفاده از این دستگاه را در مکان های عمومی داشته باشند.

منبع:

این مقالۀ خبری در تاریخ 13.6.2013 در

پروبیوتیک ها: «باکتری های خوب»

پرسش. نظر شما دربارۀ پروبیوتیک ها چیست. آیا واقعاً خواص بیشماری دارند که سلامتی را ارتقا می دهد؟


پاسخ. براساس تعریف فائو، پروبیوتیک ها «میکروارگانیسم های زنده ای هستند، که در صورت تجویز به میزان کافی، سلامتی میزبان را ارتقا می بخشند.» در بیان ساده، پروبیوتیک ها «باکتری های خوب» به حساب می آیند. در حال حاضر، پروبیوتیک ها در بازار در قالب مواد غذایی تخمیری مانند ماست و سایر محصولات لبنی قابل تهیه اند. همچنین، غلات، عصاره میوه ها، و محصولات قنادی بیشماری وجود دارند که حاوی پروبیوتیکند.

«باکتری های خوب» در واقع به شکل طبیعی در بدن همۀ ما وجود دارند. روده های ما میزبان صدها نوع باکتری اند که در سلامتی بدن نقش دارند. این باکتری ها شامل بیفیدیوباکتری ها، یوباکتری ها، کلوستریدیاها، کوکسی های گرم مثبت، و لاکتوباسیل ها هستند. آن ها در چندین عملکرد سودمند ایفای نقش می کنند، مانند تخمیر سوبستراهای انرژی زا که محتوای روده را اسیدی می کنند، مسئله ای که مانع از رشد باکتری های بیماریزا می گردد؛ ارتقای عملکرد سلول های سیستم ایمنی؛ و تولید ویتامین هایی مانند بیوتین و ویتامین K.

مصرف پروبیوتیک ها اخیراً بسیار رایج شده است -- بیشتر پروبیوتیک های موجود در بازار از نوع لاکتوباسیلوس و بیفیدیوباکتر هستند. پیش بینی می شود مصرف پروبیوتیک ها میزان «باکتری های خوب» روده را از سطح فعلی بالاتر ببرد. تولید کنندگان محصولات حاوی پروبیوتیکْ مجموعه ای از مزایا را به محصولات خود نسبت می دهند. گمان می رود پروبیوتیک ها هضم را بهبود بخشند، از پوست مقابل باکتری های مضر محافظت کنند، سیستم ایمنی را تقویت کنند، و در کل سلامت شخص را ارتقا دهند. این ادعاها غلط نیست اما موثق نیز نمی باشند. این واقعیت که پروبیوتیک ها تحت عنوان مکمل های غذایی در بازار عرضه می شوند، گواهی بر این مسئله است. چنانچه بخواهند چیزی را تحت عنوان دارو در بازار عرضه کنند، شاهد و مدرکی دال بر ایمنی و کارایی آن مورد نیاز است.

در واقع شماری از مطالعات نشان می دهند که پروبیوتیک ها واقعاً مزایایی برای سلامتی دارند. برخی مطالعات بالینی نشان می دهند که ممکن است پروبیوتیک ها دورۀ بیماری برخی از اشکال گاستروانتراتیس را کاهش دهند، بروز عفونت های تنفسی و پوسیدگی دندان را در کودکان تقلیل دهند، و افراد حساس به لاکتوز را به این کربوهیدرات مقاوم نمایند. برخی گونه های لاکتوباسیل دارای خاصیت آنتی میوتوژنیک هستند، این بدین معناست که قادرند از سرطان روده جلوگیری کنند. مطالعه بر روی حیوانات نشان داده است که برخی پروبیوتیک ها میزان کلسترول سرم را کاهش می دهند. برخی مطالعات نشان داده اند که مصرف شیرهایی که با گونه های مختلف لاکتوباسیل تخمیر شده اند، ممکن است منجر به کاهش فشار خون شود. برخی مطالعات بیانگر این نکته بوده اند که پروبیوتیک ها ممکن است فعالیت های سیستم ایمنی را ارتقا داده و در نتیجه ریسکِ ایجاد آلرژی را کاهش دهند.

با وجود این، تمامی این مطالعات ماهیتی مقدماتی دارند و هیچ کدام موثق نیست. با اینحال، برای حفظ سلامتی می بایست مقداری لاکتوباسیلوس و یا «باکتری خوب» در روده وجود داشته باشد، اما در مورد این موضوع که افزایش پروبیوتیک در بدنْ سلامتی را ارتقا می دهد، شک و ابهام وجود دارد.

در هر صورت، پروبیوتیک ها ایمن بوده و ممکن است برخی اوقات عوارض جانبی خوش خیم ایجاد کنند. اگر مردم بخواهند از مکمل های پروبیوتیک استفاده کنند، کسی نمی تواند مانع آن ها شود.

به شکل تصادفی، پروبیوتیک ها ممکن است در متابولیسم برخی داروها مانند سولفاسالازین اختلال ایجاد کنند. بنابراین، افرادی که پروبیوتیک مصرف می کنند، پیش از آنکه دارویی برای آن ها تجویز شود، می بایست پزشک خود را از این موضوع مطلع نمایند.

منبع:

تحت عنوان "Probiotics anyone"


مبارزه با غذاهای کم ارزش به منظور ارتقای اقتصاد جهانی

سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) روز سه شنبه در گزارشی اعلام کرد چاقی و تغذیه نامناسب بار اقتصادی سنگینی بر کشورها تحمیل می کند و خطاب به دولت ها اظهار داشت سرمایه گذاری در سلامت مواد غذایی بازدۀ اجتماعی و اقتصادی عظیمی به ارمغان خواهد آورد.
چاقی منجر به کاهش بهره وری و بودجه های سرسام آور بهداشت و سلامت می شود، مسئله ای که به گفتۀ فائو سالانه یک تریلیون و چهار میلیارد دلار به اقتصاد دنیا ضرر وارد می کند.
 بنابر اعلام این سازمان ارتقای تغذیه درآمد را افزایش می دهد، به طوری که «نسبت سود به هزینه (benefit-to-cost) در این موارد تقریباً معادل با 13 به 1 است.» این گزارش می افزاید، قریب بر یک میلیارد و چهار میلیون نفر در دنیا مبتلا به اضافه وزن بوده و یک سوم آن ها چاق به حساب می آیند.
مدیر کل فائو، خوزه گرازیانو داسیلوا، که این گزارش را در شهر رم قرائت می کرد اظهار داشت که «ما نباید به چیزی کمتر از ریشه کن کردن گرسنگی و سوء تغذیه قانع باشیم.»
آژانس سازمان ملل در امور غذا --- مستقر در رم --- در گزارش سالانۀ خود اعلام کرد که 12,5 درصد جمعیت جهان، یا 868 میلیون نفر، مبتلا به سوء تغذیه اند و این مسئله منجر به وقفه در رشد 26 میلیون کودک شده است.
این گزارش با یادآوری این نکته که بیشترین هزینه های ناشی از چاقی در کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط دیده می شود خواستار «تنوع در رژیم غذایی» و سیستم های کشاورزی ای شد که صرفاً به تولید غلات گرایش نداشته باشند.
فائو اعلام کرد که افزایش شهر نشینی، سبک زندگی غیرفعال، و دردسترس بودن فزایندۀ غذاهای آماده به این معناست که سیاست گذاران در راه ارتقای تغذیه و مبارزه با چاقی با چالش های بزرگی روبرو هستند.
اما این گزارش اظهار می دارد، «بازدۀ چنین کاری بسیار بالاست.»
برآورد می شود که هزینۀ سوء تغذیه معادل با دو سوم تولید ناخالص داخلی در سراسر جهان باشد، که معادل است با 1,4 الی 2,1 تریلیون دلار در یک سال. برای مقابله با چنین هزینه ای، فائو از دولت ها درخواست کرده است تا --- از طریق سیاست های کشاورزی --- تغذیه را بهبود داده و --- از طریق آموزش --- تغییرات رفتاری را ارتقا دهند.
گزارش می افزاید، «اولویت های توسعه و تحقیقات کشاورزی می بایست حساسیت بیشتری به مسئله تغذیه داشته باشند و تمرکز بیشتری بر مواد مغذی مانند میوه جات و سبزیجات و حبوبات داشته باشند.»
پیشنهاد برای سیاست های مؤثرتر کشاورزی شامل بهبودِ «شیوه های تولید در مزرعه» می شود که تمرکز آن بر کودهای ریزمغذی، محصولات غنی شده زیستی (bio-fortified)، و متنوع سازی دام و محصول است.
همچنین، دولت ها از طریق سوبسیدهای هدفمند، کمک های غذایی هدفمند برای گروه های در معرض خطر، و پرچسب گذاری بهتر برای کمک به خریدار به منظور گزینش غذاهای مغذی تر می توانند به مصرف کننده کمک کنند.
منبع:
AFP

برای سفارش ترجمۀ خبر یا همکاری بلندمدت/کوتاه مدت در این زمینه (انگلیسی به فارسی یا فارسی به انگلیسی) از طریق لینک تلگرام زیر اقدام شود:

telegram.me/Shadmehr1982

استفاده از «عدم» یا استفاده نکردن از «عدم» در نگارش فارسی


امروزه، در نگارش فارسی یکی از فاکتورهایی که در ارزیابی متون به آن توجه می شود کوتاه تر شدن جملات و به کار نبردن لغات زاید و بی مورد است. یکی از این واژه های زاید «عدم» است که عموماً به منظور منفی کردن کلمات به کار می رود. برای نمونه، عدم توجه، عدم حضور، عدم دقت، عدم توانایی، عدم ثبات، عدم قبول، و غیره. تمام این موارد را می توان با معادل های مناسب جایگزین کرد.  به چند نمونه، به همراه مثال و فرم ویرایش شده آن ها، اشاره می شود:


عدم توجه --->> بی توجهی

مثال:

گمان می رود دلیل این حادثه عدم توجه به جلو باشد.

اصلاح شدۀ جمله 

گمان می رود دلیل این حادثه بی توجهی به جلو باشد.


عدم حضور --->> حضور نیافتن؛ غیبت

مثال:

عدم حضور سهام داران در این جلسه منجر به لغو آن خواهد شد. 

اصلاح شدۀ جمله

حضور نیافتن سهام داران در این جلسه منجر به لغو آن خواهد شد. 


عدم دقت --->> بی دقتی
مثال:
عدم دقت حسابدار ممکن است فاجعه ای بزرگ برای شرکت به بار آورد.
اصلاح شدۀ جمله
بی دقتی حسابدار ممکن است فاجعه ای بزرگ برای شرکت به بار آورد.

عدم توانایی --->> ناتوانی
مثال:
عدم توانایی در پاسخ دادن به سوالات سبب شد مصاحبه شونده از آزمون حذف شود.
اصلاح شدۀ جمله
ناتوانی در پاسخ دادن به سوالات سبب شد مصاحبه شونده از آزمون حذف شود.

عدم ثبات --->> بی ثباتی
مثال:
عدم ثبات قیمت جهانی طلا ناشی از نگرانی سرمایه گذاران است.
اصلاح شدۀ جمله
بی ثباتی قیمت جهانی طلا ناشی از نگرانی سرمایه گذاران است.

عدم قبول --->> نپذیرفتن
مثال:
عدم قبول این مسئولیت به قیمت از دست دادن قرارداد تمام شد.
اصلاح شدۀ جمله
نپذیرفتن این مسئولیت به قیمت از دست دادن قرارداد تمام شد.

عدم اعتنا --->> بی اعتنایی
مثال:
عدم اعتنا به این پیشنهاد نتیجه خوبی برای شرکت نداشت.
اصلاح شدۀ جمله
بی اعتنایی به این پیشنهاد نتیجه خوبی برای شرکت نداشت.

عدم استفاده --->> استفاده نکردن
مثال:
عدم استفاده از زنجیر چرخ جریمه ای سنگین دارد.
اصلاح شدۀ جمله
استفاده نکردن از زنجیر چرخ جریمه ای سنگین دارد.

عدم تجربه --->> بی تجربگی؛ کم تجربگی
عدم رعایت --->> رعایت نکردن
عدم نیاز --->> بی نیازی
عدم الزام --->> الزام نداشتن
عدم لزوم --->> بی نیازی به
عدم وجود --->> فقدان؛ نبود؛ دسترسی نداشتن به؛ موجود نبودن
عدم کفایت --->> بی کفایتی
و مواردی از این دست. استفاده از عدم در هنگام ترجمه به کرات رخ می دهد؛ بنابراین، لازم است مترجمان به جای آن از معادل های مناسب استفاده کنند.
البته هنگام ترجمۀ برخی لغات تخصصی و معادل یابی برای آن ها، می بایست به این نکته توجه کرد که نوشتن عدم اجتناب ناپذیر است. زیرا این گونه معادل ها بسیار رایج هستند و نمی توان آن ها را با واژه های دیگر جایگزین کرد. به عنوان نمونه، عدم قطعیت در زبان تخصصی برخی رشته ها جا افتاده و نمی توان به جای آن از معادل دیگری استفاده کرد.

منبع:
قسمتی از متن مذکور با مراجعه به جزوۀ کلاسی استاد علی صلح جو و استفاده از نمونه های ترجمه شده، نوشته شده است.

ابزارهای کامپیوتری پشتیبان مترجم (CAT) --- قسمت اول


نویسنده: Ilya Ulitkin (استاد زبان شناسی دانشگاه مسکو، مترجم روسی به انگلیسی، ویراستار ژورنال الکترونیک کوانتومی) 


مترجم: مدیر وبلاگ


تا دو سه دهۀ پیش، گسترۀ ابزارهای کاری مترجم از یک دستگاه تایپ و مجموعه ای از دیکشنری‌های چاپ شده فراتر نمی‌رفت، که استفاده از آن‌ها زحمت چندانی نداشت. با وجود این، در پی پیشرفت فزایندۀ سخت افزارهای الکترونیکی و نرم افزارهای کامپیوتری، توانایی تکنولوژیکی به یکی از مؤلفه های لازم حرفۀ ترجمه تبدیل شده است، که، اول از همه، مهارتِ استفاده از منابع و ابزارهای الکترونیکی را می‌طلبد [1].


اکنون، هنگامی که عبارت «ابزارهای کاری مترجم» به گوشمان می‌خورد، اولین تصویری که در ذهنمان نقش می‌بندد یک کامپیوتر شخصی و اینترنت است. هیچ مترجمی به سبک و سیاق سی و یا چهل سال پیش ترجمه نمی‌کند؛ زیرا، دیکشنری‌های الکترونیکی، نرم افزارهای ترجمه، و منابع اینترنتی در دسترس است، که امکان به روز بودن را در اختیار ما قرار می‌دهد. چنین چیزی زمانی مهم می‌نماید که باور کنیم تقریباً تمام مترجمان از اینترنت و سایر ابزارهای الکترونیکی در کار خود استفاده می‌کنند [2].


علی رغم کارایی و چشم انداز، نرم افزارهای ترجمه و ابزارهای الکترونیکی نمی‌توانند جایگزین ترجمه انسانی شوند و ترجمه های با کیفیت ارائه دهند.


ایدۀ ترجمۀ ماشینی را می‌توان در قرن هفدهم جستجو کرد. در سال 1629، رنه دکارت پیشنهاد یک زبان جهانی را مطرح ساخت؛ چنین زبانی دارای ترکیب‌هایمشابه در زبان‌های مختلف با یک سری سمبل مشترک بود. با وجود این، سیر تکامل ترجمه ماشینی از دهۀ 1940 آغاز شد، زمانی که اولین کامپیوترهای الکترونیکی طراحی شدند. در مارس 1949، وارد ویور، سرپرست علوم طبیعی در بنیاد راکفلر، مفهوم ترجمۀ ماشینی را تدوین کرد؛ وی تحت تأثیر روشی قرار گرفته بود که در آنْ بریتانیایی‌ها با استفاده از کامپیوترهای غول پیکر کد¬هاینظامی ماشین‌های رمزنگاری آلمان را رمزگشایی می‌کردند. وی اظهار داشته است، «من متنی به زبان روسی پیش روی خود دارم. اما فرض می‌کنیم با یک سری سمبل نامفهوم [اما مشترک در تمام زبان‌ها] نوشته شده است. تنها کاری که می‌بایست انجام دهم این است که کدها را رمزگشایی کنم تا اطلاعاتی که در متن وجود دارد بازیابی شود.»


اظهارات ویور علاقۀ افراد زیادی را به ترجمۀ ماشینی برانگیخت، به خصوص نظامیان. آن‌ها اولین افرادی بودند که از ابداع نرم افزار ترجمۀ ماشینی حمایت کردند. در ایالات متحده، ترجمۀ روسی به انگلیسی مقبولیت فراوانی داشت، در حالی که در اتحاد جماهیر شوروی، چنین توجهی به ترجمۀ انگلیسی به روسی معطوف می‌شد.


امروزه، سه رویکرد در مورد ترجمۀ نوشتاری وجود دارد: اول، ترجمۀ ماشینی بر اساس قواعد زبان مقصد و مبدأ؛ دوم، ترجمۀ ماشینی آماری؛ و سوم، ترجمه با کمک کامپیوتر.


ابتدایی‌ترین «موتورهای ترجمه» در ترجمه های ماشینی همگی مبتنی بر رویکرد مستقیم و «تبدیلی» بودند. جملات ورودی زبان مبدأ، با استفاده از شکل ساده ای از parsing، مستقیماً به جملات خروجی زبان مقصد تبدیل می‌شدند. پارسرها، با تقسیم جمله به فاعل، مفعول، فعل، و غیره، جملۀمبدأ را به شکل کامل تحلیل می‌کردند.در ادامه، کلمات مبدا با کلمات موجود در دیکشنری جایگزین و با توجه به قواعد زبان مقصد مرتب می شدند. این رویکرد مدت ها استفاده شد و در نهایت با رویکردی دیگر جایگزین شد، که «دانش زبان شناسی» نامیده می شود. کامپیوترهای مدرن، که قدرت پردازش بیشتر و حافظۀ بالاتری دارند، قادرند کاری را که در دهۀ 1960 محال بود، انجام دهند. ترنسلیتورهای دارای رویکرد «دانش زبان شناسی» دارای دو مجموعه قواعد گرامری اند: مجموعه ای برای زبان مبدا و مجموعه ای برای زبان مقصد. به علاوه، کامپیوترهای مدرن نه تنها گرامر زبان مقصد (ساختار مورفولوژیک و syntactic)، بلکه اطلاعات معنایی را نیز تحلیل می کنند. آن ها اطلاعاتی دربارۀ تفاوت های اصطلاحی زبان ها دارند، که مانع از بروز اشتباهات به اصطلاح احمقانه می شود. با وجود این، فضا برای پیشرفت زیاد است.


رویکرد دوم مبتنی بر روش آماریست: از طریق آنالیز حجم عظیمی از متون موازی (مقایسۀ متن های ترجمه شده و متن های مبدا)، برنامه متغیرهایی را که بیشترین شباهت را به هم دارند گزینش کرده و آن ها را در ترجمه استفاده می کند. این رویکرد از قواعد گرامری استفاده نمی کند؛ زیرا، الگوریتم آن بر مبنای تحلیل آماری است نه تحلیلِ مرسومِ مبتنی بر قواعد. به علاوه، واحدهای زبانی که در این رویکرد از آن ها استفاده می شود ترکیب کلمات است، نه کلمات تفکیک شده. یکی از نمونه های مشهور این روشْ «گوگل ترنسلیت» است، که مبتنی بر رویکرد ترجمۀ ماشینی آماریست؛ این ابزار بیش از همه مرهون تحقیقات Franz-Josef Och است که در سال 2003 برندۀ جایزۀ DARPA برای ترجمۀ پرسرعت ماشینی شد. بر اساس سخنرانی وی، که در اجلاس ترجمۀ ماشینی 2003 مطرح شد، برای ابداع سیستم های ترجمۀ ماشینی آماری قابل کاربردْ به پایگاهی نیاز است که دارای کورپسی دوزبانه (و یا مجموعه ای موازی هم) حاوی بیش از یک میلیون کلمه است و همچنین چنین پایگاهی باید دارای دو کورپس تک زبانه با بیش از یک میلیارد کلمه باشد. سپس، مدل های آماری که از این داده ها استخراج می شوند می توانند بین دو زبان به ترجمه بپردازند. با وجود این، جملات ترجمه شده برخی اوقات به قدری بی ربط هستند که درک آن ها غیر ممکن است. 


ترجمه با کمک کامپیوتر (Computer-assisted translation) رویکردی کاملاً متفاوت است. بر اساس «ویکی‌پدیا»، ترجمه با کمک و یا پشتیبانی کامپیوتر (CAT) شکلی از ترجمه است که در آن مترجم با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری که برگردان متون را پشتیبانی و آن را تسهیل می‌کنند، به کار ترجمه می‌پردازد [3]. 


ادامه دارد ...


آمادگی برای ورود به بازار کار



برخی از آن هنگام شستن شیشۀ خودرو استفاده می کنند؛ برخی به آن به چشم مادۀ جاذب رطوبت می نگرند؛ برخی سبزی خوردن در آن می پیچند؛ برخی آن را جزء جدایی ناپذیر فرآیند اسباب کشی می دانند؛ برخی هم برای جلوگیری از کثیف شدن کف اتاق از فواید آن بهره مند می شوند. اما مهم ترین کاربرد آن برای خیلی ها، اگر نگوییم اکثریت، جستجوی فرصت های شغلی ست. منظور آگهی های یکی از روزنامه های کثیر الانتشار است.


اما، ظاهراً از میان میلیون ها جستجوگری که به آن مراجعه می کنند عدۀ قلیلی شغل مورد نظر خود را می یابند. زیرا برای پیدا کردن شغل دلخواه سال ها پیش از جستجوی آن باید خود را مجهز کرد تا بتوان در این رقابت بی رحمانه پیروز شد. (البته از میان افرادی هم که کار پیدا می کنند شاید عدۀ بسیار اندکی به درآمدهای بالا دست یابند.)


برخی گمان می کنند تنها با مدرک دانشگاهی می توان سعادتمند شد. چنین تفکری به گمان بنده ناشی از فقر مطالعه است، چرا که نگاهی به لیست میلیاردرها و افراد کارآفرین و خلاقْ خلافِ آن را ثابت می کند. به طور مثال، استیو جابز (Steve Jobs) مدرک دانشگاهی نداشت. نامبرده تنها یکی از هزاران مورد است.  در نتیجه، دانشگاه شرط لازم برای موفق شدن نیست و برخی اوقات فکر آن را می توان از سر خارج کرد. 


در اینجا به اختصار به 6 شرط لازم برای موفقیت اشاره می شود. در این مقاله و کلا در این وبلاگ هر جا با واژۀ «موفقیت» برخورد کردید منظور نگارنده «پولدار شدن از راه حلال» است. (پول خوشبختی به همراه ندارد اما فقدانِ آنْ بدبختی و فلاکت و خیلی چیزهای دیگر را به ارمغان می آورد؛ صرف نظر از مدرک دانشگاهی و شغل شریف.) 


اگر زیر 18 سال و نگران آینده هستید مطالعۀ ادامۀ مطلب توصیه می شود؛ زیرا، این ها همگی تجربیاتی هستند که توسط افراد مختلف کسب شده و امتحان خود را پس داده اند.


شروط لازم برای پیدا کردن شغل آینده


1. فن بیان و روابط عمومی قوی:


اگر عالِم دهر باشید اما صحیح صحبت کردن را نیاموزید، علم و دانش شما، در راه رسیدن به موفقیت، کوچک ترین کاربردی نخواهد داشت. منظور از صحیح صحبت کردن به گمانم می تواند این موارد باشد: گزینشِ آگاهانه و اصولی واژه ها بسته به موقعیت، درست ادا کردن واژه ها، انتخاب واژه های گوش نواز و تاثیر گذار، ساختن جمله های زیبا، بلند صحبت کردن، و غیره. برای این منظور، باید تا حد امکان مطالعه کرد (خصوصا کتاب های ادبی) و در کنار آن اطلاعات عمومی را می بایست افزایش داد (تا در مواقع لزوم حرفی برای گفتن وجود داشته باشد). 


لازم به ذکر است، فردی که درست و اصولی صحبت نکند، در میان رقبا گم و گور خواهد شد (که متاسفانه توسط نگارنده تجربه شده است). البته، منظور پرحرفی و زیاده گویی نیست، که به گمان من می تواند جزو بدترین خصلت های انسان باشد (اگر عمری باقی باشد در پست های آتی به این خصوصیت پرداخته می شود).


2. یادگیری زبان خارجی:


زبان دوم جزء جدایی ناپذیر زندگی ست. در تمام جنبه های حیات، مخصوصا زندگی حرفه ای، به آن نیاز است. تقریبا اکثر شرکت های معتبر به فردی که زبان دوم را اصولی فرا گرفته است، نیاز مبرم دارند.


آشنایی اصولی با زبان خارجی یعنی توانایی «نوشتن، خواندن و صحبت کردن»، به گونه ای که توسط گویندگان آن زبان قابل فهم و ایرادهای موجود در آن در نازل ترین سطح باشد. در کنار آن باید توانایی شنیداری را نیز ارتقا داد که در یکی از پست های این وبلاگ به آن پرداخته شده است.


افرادی که زبان خارجی را، اصولی و دقیق، یاد می گیرند می توانند، در بسیاری از موقعیت ها، زیر گام های خود انتظار «فرش قرمز» داشته باشند. (البته لزوما نیازی به کلاس زبان نیست و در خانه هم می توان زبان یاد گرفت.)

اگر عمری باقی باشد، در پست های آتی به یادگیری زبان خارجی پرداخته خواهد شد.


3. آشنایی با کامپیوتر:


این مورد توضیح واضحات است. با این حال، یادآور می شوم، فردی که کامپیوتر نداند بیسواد به معنای واقعی کلمه است. کامپیوترْ همانطور که می دانید هیچ حد و مرزی ندارد؛ در نتیجه، باید اطلاعات مرتبط با این وسیله را بی وقفه افزایش داد تا از قافله عقب نماند. دانش نرم افزاری و سخت افزاری لازمۀ زندگی ست و فقدان چنین دانشی می تواند فاجعه به بار آورد.


در این رابطه به ذکر یک مثال در حرفۀ خودم یعنی ترجمه اکتفا می کنم. عزیزانِ مترجمی که سنی از آن ها گذشته، به علت فراری بودن از کامپیوتر، با وجود دانش به غایت با ارزش، رفته رفته از جوانان عقب می مانند. زیرا، در این دور و زمانه کارفرمای ترجمه در تمام دنیا به دنبال مترجمی ست که بتواند سریع تایپ کند، به شکل موثر در اینترنت به جستجو بپردازد، از نرم افزارهای ترجمه استفاده کند و ده ها انتظار دیگر. در این میان، در سال های آتی جایی برای مترجمانی که با کامپیوتر آشنایی ندارند وجود نخواهد داشت. 


4. بی توجهی به حرف مردم


توجه بیش از اندازه به نظرات مردمْ عموما شما را به بیراهه سوق می دهد. مثلا، شما را نصیحت می کنند حتما به دانشگاه بروید یا در فلان رشته درس بخوانید یا کار کردن در فلان حرفه را ننگ ابدی برای شما می دانند و غیره. تمام این کامنت ها را باید ایگنور کرد و در ریسایکل بینِ زندگی ریخت. (البته مشورت کردن با افراد معتبر را نباید جزو این کامنت ها حساب کرد.)


5. چند بعدی بودن


تجربه نشان داده است که اکثر کارفرماها به دنبال استخدام کارمندان چند منظوره (multi purpose) هستند؛ مثلا، ترجیح می دهند فردی را استخدام کنند که ده تخصص داشته باشد، نه اینکه ده نفر را برای انجام ده کار مختلف به کار گمارند. در نتیجه، بهتر است تا جای ممکن به یادگیری تخصص های گوناگون اهتمام ورزید.


6. توکل به خالق هستی و امید


در نهایت باید به دو مورد دیگر هم اشاره کرد که می بایست در پیش و پس تمامی فرآیندهای زندگی مد نظر قرار گیرند: توکل به خدا که «به انسان قوت قلب می دهد» و امید که «ترک آن بزرگترین گناه است».


* در کنار موارد بالا، اگر مدرک دانشگاهی هم داشته باشید بد نیست. 

* این مورد را هم مد نظر قرار دهید؛ از حالا تخصص های نان و آب دار را رصد کنید، و در یکی از آن ها، با توجه به علاقه و استعداد شخصی، آموزش ببینید.