تبلیغات نامحسوس یا جایگذاری محصول شیوه ای تبلیغاتی ست که از طریق آن شرکت ها به ترویج کالاهای خود از طرق غیر سنتی می پردازند، معمولاً بوسیلۀ نشان دادن آن ها در فیلم ها، تلویزیون، و یا سایر رسانه ها.
تبلیغات نامحسوس غالباً متعاقب توافق نامه ای میان تولید کننده و شرکت رسانه ای به جریان می افتد که از طریق آن شرکت مذکور از مزایای اقتصادی خاصی بهره مند خواهد شد. تولید کننده معمولاً هزینه ای را پرداخت می کند تا شرکت رسانه ای محصول را در یک فیلم و یا برنامۀ تلویزیونی به نمایش درآورد.
برای نمونه:
کوکاکولا مبلغ مشخصی را می پردازد تا کاراکتر اصلی فیلم، به جای نوشیدن پپسی، کوکاکولا بنوشد، و یا
تویوتا مبلغی را می پردازد تا یکی از کاراکترهای فیلم جدیدترین مدل این کمپانی را سوار شود.
از طریق تبلیغات نامحسوس، شرکت ها انتظار دارند بتوانند توجه مخاطبان را به محصولی که کاراکترِ فیلم آن را مصرف می کند، جلب کنند تا به این شیوه مخاطب ترغیب شود کالای مورد نظر را خریداری و مصرف کند.
برخی افراد تبلیغات نامحسوس را فریبکارانه و غیراخلاقی می دانند.
منبع:
business dictionary
تحت عنوان
"product placement"
ساعت های متوالی می بایست پشت لپ تاپ و یا دسک تاپ نِشست و گاهی میلیون ها بار بر کلیدهای کیبورد ضربه زد تا بتوان محصولی به نام ترجمه را با فراز و نشیب های فراوان به کارفرما عرضه کرد. ناگفته نماند که اکثر پروژه های ترجمه دارای محدودیت زمانی بوده و این مساله نیز به سختی های این راه می افزاید.
در کتاب مترجم شدنْ به قلم داگلاس رابینسون و برگردان رضی خدادادی می خوانیم: «یکی از رایجترین شکوه های مترجمان در برابر درخواست کاملاً منطقیِ به وقت بودن این است که مشتریان غالباً از وقت گیری ترجمه بی خبرند.»
اما آیا صرفاً از مترجمان انتظار می رود پروژه ای طاقت فرسا را پیش از موعد و با کیفیت بالا تحویل دهند؟ ظاهراً خیر. شاید صاحبان تمامی حِرَف تصدیق کنند که این مشکل گریبان آن ها را نیز گرفته است. در نتیجه نباید این نکته را از نظر دور داشت که دیگرانی نیز هستند که در مشکلات با ما شریکند.
همۀ ما، در مواجهه با مشاغل گوناگون، زمانی که هزینه ای را پرداخت می کنیم انتظار داریم محصولی باکیفیت، شکیل، درخور، و باسلیقه تحویل بگیریم و مهم تر از همه اینکه محصول مورد نظر می بایست سر وقت به دست ما برسد. این موضوع در مورد تمام کسب و کارها صادق است؛ ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بسیاری از مترجمان از توقعات کارفرما نالانند و حس می کنند وی درکی از کار آن ها ندارد. اما مترجم نیز زمانی که در جایگاه کارفرما قرار گیرد برای شاغلین سایر حِرَف خط و نشان خواهد کشید، در نتیجه از اینکه از ما «توقع کارِ سریع و قابل اعتماد دارند» نباید گله مند بود.
در ادامۀ کتاب مذکور نویسنده توجه ما را به این نکته جلب می کند که «... مترجمان تنها کسانی نیستند که ساعت های متوالی به کار بی جاذبه می پردازند. در واقع، بیشتر کسانی که از مترجم توقع کار سریع و قابل اعتماد دارند خود ساعت ها درگیر کار فرساینده اند.» حرفۀ ترجمه را مقایسه کنید با راننده ای که چندین ساعت می بایست خودروی خود را در گذرگاه های شلوغ هدایت کند، و یا حسابداری که سالهای سال می بایست با اعداد و ارقام کسل کننده کلنجار رود، و یا مهندسان و کارگرانی که ساعت ها محیط سوزان و گوش خراشِ کارگاه و کارخانه را تحمل می کنند، و مانند اینها.
بنابراین، به نظر می رسد مترجمان علاوه بر اینکه از بارِ کاری سنگینْ و توقع تمام ناشدنی کارفرما نباید گله مند باشند، از اینکه حداقل در این دنیای پرتلاطم کاری برای انجام دادن دارند می بایست شکرگزار نیز باشند.
منطقهای در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، که آن را قلب فناوری (technology hub) ایالات متحده میدانند. این منطقه شماری از شرکتهای کامپیوتری و تولیدکنندگان چیپهای کامپیوتری را در خود جای داده است. منطقه نام خود را از سیلیکون (silicon) گرفته است که در تولید چیپ کاربرد دارد. در مجموع، صنعت IT ایالات متحده در این منطقه متمرکز شده است.
مرحلۀ نهایی در فرآیند ترجمه ویرایش است. ترجمه ای که به دقت ویرایش شود فاقد ابهام و قابل اعتماد است؛ در غیر این صورت، ترجمه مملو خواهد شد از عبارات زائد و طولانی، تکرارهای بی دلیل، کلیشه های کسالت آور، توضیح واضحات، عبارات مبهم، حشو و اطناب، زبان غلوآمیز، بیانات غیرمعقول، ابهام دربارۀ کلمات متشابه ولی دارای معنی متفاوت، اصطلاحات فنی نامانوس، اشتباهات املایی، جمع بستن کلمات شمارش ناپذیر، و سایر ایرادهای معمول. برای ارتقای ترجمه، شخص می تواند هم از ویراستار انسانی استفاده کند و هم از نرم افزار ویراستار. امروزه، تقریباً تمامی پردازشگرهای لغات دارای ابزار بازخوان هستند، و حتی آپشنی دارند که با انتخاب آن در پی بروز اشتباه نگارشی نویسنده را مطلع می کند. می توانیم اطلاعات و دستورالعمل های مواجهه با این مشکلات را در کتاب های گرامر، راهنماهای نگارش، کتابچه های ویرایش، دیکشنری های مختلف، و منابع مشابه بیابیم. با این حال، برای مترجم کم تجربه، این منابع مشکلی بزرگ ایجاد می کنند: این منابع تنها زمانی می توانند ترجمه را ارتقا بخشند که مترجم مهارت استفاده از آن ها را کسب کند.
علاوه بر آن، غفلت از اشتباهات املایی، گزینش صحیح واژگان (واژه گزینی word choice)، عبارت گزینی (phrasing)، و سبک نگارش مشکلی است که به کرات در کار ترجمه رخ می دهد. بنابراین، مترجم نیازمند نرم افزاری است که ابزارهای بازخوانی و ابزارهای نگارش را در هم ادغام کند، که قادر باشد پیش نویس ها را هم در سطح کلمات و هم در سطح عبارات ویرایش و پیرایش کند. نمونه هایی از نرم افزارهای ویرایشگر برنامۀ Editor و StyleWriter (و در زبان فارسی ویراستیار) است، که هزاران نقیصۀ نگارشی و ویرایشی را جستجو می کنند، از جمله کلمات پیچیده، کلمات فنی نامانوس، عبارات زائد و طولانی، افعال پنهان، افعال مجهول، کلیشه ها، و جملات بلند. پس از تحلیل متن، برنامه در مورد نحوۀ ویرایش هر کدام از جملات پیشنهادهایی را ارائه می دهد.
ابتدا، نرم افزار ویرایشگر به منظور کمک به گروه های حرفه ای ابداع شد (وکلا، کارمندان، و غیره) تا بتوانند کیفیت و شفافیت محاورات نوشتاری را ارتقا دهند. با این حال، مترجمان نیز می توانند برای ارتقای سبک نگارش خود از آن ها بهره مند شوند --- به گونه ای که سبک نوشتاری آن ها فاقد ابهام، کوتاه، و خوانا باشد.
در نهایت، باید توجه کرد که استفاده از فناوری الکترونیکی نوشداروی (panacea) تمام مشکلات ترجمه نیست. علی رغم کارایی و چشم انداز آن ها، نرم افزار ترجمه و ابزارهای الکترونیکی نمی توانند جایگزین مترجم انسانی شوند و ترجمه ای با کیفیت را تضمین کنند. هدف آن ها تسهیل و تسریع فرآیند ترجمه، کمک به حل مشکلات پیش رو در سیر تکمیلی این فرآیند، و کاهش زمان مورد نیاز برای ترجمه است [2].
ترجمۀ باکیفیت نتیجۀ ادغام فناوری های الکترونیکی و مهارت مترجمان است. به این موارد می بایست دانش بالای زبان خارجی و تئوری ترجمه را نیز افزود، زیرا، حتی در آیندۀ نه چندان نزدیک، برنامه ها و نرم افزارهای ترجمه قادر نیستند جایگزین انسان شوند --- حداقل تا زمانی که هوش مصنوعیِ دارای عملکرد بالا ابداع گردد. بنابراین، همه چیز به شخصیت مترجم و تجربیات حرفه ای وی بستگی دارد، در حالی که سامانه های الکترونیکی نیز مفید، لازم، و ضروری هستند.References:
[1] Komissarov, V.N. (1997). Теоретические основы методики обучения переводу
(Theoretical Foundations of the Method of Training of Translators), Moscow: Rema [in
Russian].
[2] Shevchuk, V.N. (2010). Электронные ресурсы переводчика (Translator's Electronic
Resources), Moscow: Librait, [in Russian].
[3] http://en.wikipedia.org/wiki/Computer-assisted_translation .
[4] Hutchins, J. (1998). Machine Translation 13 (4): 287-307.
[5] http://en.wikipedia.org/wiki/Electronic_dictionary.
[6] http://www.urbandictionary.com/.
[7] Osimo, B. Translation Course - http://courses.logos.it/EN/5_13.html.
شرکت RPC Container Corby موفق به ارائۀ بسته بندی هایی شده است که از جنس پلاستیک بوده و طراحی آن ها به گونه ای است که تمام مزایای قوطی های فلزی را برای صنایع غذایی به ارمغان می آورند.
نام این محصول آپولو (Apollo) بوده و ظرفیت آن 380 میلی لیتر است. بنابر گزارش ها این ظروف عمر نگهداری محصول را افزایش داده، سبک وزن بوده، حمل آن ها آسان است، و مانند بسته بندی های پلاستیکی ایمنی بیشتری دارند. علاوه بر آن استفاده از آن ها ساده تر است (مانند باز و بسته کردن مجدد).
محافظت از محصول
این ظروف ساختار چندلایه ای دارند که از لایه های پلی اتیلن، اتیلن وینیل الکل، و پلی اتیلن تشکیل می شود. هدف از این ساختار جلوگیری از ورود اکسیژن و اطمینان از ارتقای عمر نگهداری محصول است. بنابر گزارش ها این ظروف برای مجموعه ای از فرآیندهای تولید مواد غذایی مانند پرکردن داغ (hot fill)، ریتورتینگ (retort)، و پاستوریزه کردن مفید فایده هستند.
شرکت مذکور که مقر آن در انگلستان است اعلام کرده که این ظروف ظاهری جذاب دارند و طراحی آن ها مانند قوطی های فلزی شیاردار است و به منظور برآورده کردن اهداف بازاریابی قابلیت انواع مختلف برچسب زنی بر روی آن ها فراهم شده است. همچنین به دلیل انعطاف پذیری بالا می توان تعداد زیادی از آن ها را در قفسۀ فرشگاه جای داد.
حداقل کردن ضایعات
جدارۀ این ظروف به تازه ماندن محصول کمک می کند و درب آن را می توان بارها باز و بسته کرد تا به این وسیله از حجم ضایعات کاسته شود.
گفته می شود این ظروفِ سبک وزن به شکستگی و تورفتگی مقاوم اند. به علاوه، ظروفْ لبه های تیز ندارند، ویژگی ای که تضمین کنندۀ ایمنی و سهولت مصرف در خانه است.
نوآوری در صنعت بسته بندی
به گفتۀ مسئولان شرکت، این ظروف منعکس کنندۀ اهداف صنعت بسته بندی در راه درنوردیدن مرزهای تولیدْ و نوآوری در تولیدِ پلاستیک های محافظ اند. افزایش عمر نگهداری محصول، کاهش ضایعات مواد غذایی، و سبک وزن بودن پاسخی است به نگرانی هایی که بازار در ارتباط با محیط زیست ابراز می دارد.
منبع:
این گزارش در تاریخ 5 ژولای 2013 تحت عنوان
"Plastic can mirrors benefits of canned food packaging"
در سایت food production daily
منتشر شده است.
اعراب گذاری مساله ای ست که مدت هاست توجه کمی به آن شده است. غافل از اینکه در برخی موارد ناگزیر باید از آن استفاده کرد. زیرا اجتناب از آن برخی اوقات متن نوشته شدۀ ما را دچار ابهام می کند و برخی اوقات خواندن آن را مشکل می سازد. البته در استفاده از آن نباید زیاده روی کرد، زیرا چنین کاری می تواند از زیبایی متن ما بکاهد. در مواردی، از جمله موارد ذیل، استفاده از آن منطقی می نماید:
1) اسامی خاص (مخصوصاً اسامی نه چندان معروف): به عنوان نمونه «جانوسپار» (نام شخصیتی تاریخی؛ اسم یک شرکت تبلیغاتی)؛ خواندن این واژه بدون اعراب گذاری برای مخاطب مشکل است. بنابراین ظاهراً لازم است این کلمه اعراب گذاری شود.
2) زمانی که خواننده می بایست هنگام خواندن جمله در نقطه ای از آن کمی مکث کند و مکث نکردنْ وی را مجبور می کند برای درک جمله بیش از یک بار آن را مرور کند. به عنوان نمونه؛ «مؤلف این کتاب استاد زبان شناسی دانشگاه تهران است.» شاید خوب باشد که در انتهای واژۀ کتاب علامت سکون قرار گیرد تا خواننده جمله را راحت تر بخواند. فرم اصلاح شدۀ جمله به این شکل است: «مؤلف این کتابْ استاد زبان شناسی دانشگاه تهران است.» حالا به جملۀ زیر توجه کنید:
«مؤلف این کتاب باارزش را در 71 سالگی نوشت.» شاید بهتر باشد در انتهای واژۀ مؤلف از علامت سکون استفاده شود. فرم اصلاح شدۀ جمله به شکل زیر است: «مؤلفْ این کتاب باارزش را در 71 سالگی نوشت.»
3) زمانی که نویسنده احساس می کند برای ابهام زدایی، و یا برای خواناتر کردن متن، باید از علامت ویرگول استفاده کند. این مساله در ترجمه ها به کرات رخ می دهد و در بسیاری از این موارد ویرگول زائد است و نباید از آن استفاده کرد. به عنوان نمونه؛ «انرژی این ساختمان، از نور خورشید تأمین می شود.» در این جمله باید ویرگول حذف شود. در مرحلۀ بعد اگر نویسنده گمان می کند خواندن متن مشکل است باید روی واژۀ ساختمان علامت سکون قرار دهد. فرم اصلاح شدۀ جمله به این شکل است: «انرژی این ساختمانْ از نور خورشید تأمین می شود.»
4) و چند مورد دیگر.
البته جمله های فوق کوتاه بودند و صرفاً به عنوان نمونه نوشته شدند. به گمانم، اعراب گذاری نکردن بیشتر در جملات بلند مشکل ساز است.
همچنین تشخیص اینکه در چه نقطه ای باید اعراب گذاری کرد بر عهدۀ نویسنده است و باید پس از نوشتنِ جمله خود را به جای مخاطب قرار دهد تا مطمئن شود در کدام نقطه می بایست مبادرت به اعراب گذاری کرد.
در پایان باید متذکر شد، بر اساس گفته های اساتید ویرایشْ نباید در اعراب گذاری زیاده روی کرد.
نحوۀ اعراب گذاری در برنامۀ Word به این شرح است:
سکون؛ ابتدا باید کلید ALT را نگاه داشت سپس به ترتیب 0، 2، 5، 0 را فشار داد تا علامت سکون تایپ شود.
(حتما باید این کار را از طریق numpad انجام داد.)
کسره؛ کلیدهای Shift و D باید همزمان فشرده شوند.
فتحه؛ کلیدهای Shift و A باید همزمان فشرده شوند.
ضمه؛ کلیدهای Shift و S باید همزمان فشرده شوند.
منابع مفید برای مطالعه:
ترجمه کاوی - خرم شاهی، بهاءالدین؛ انتشارات ناهید.
اعراب گذاری و علامت های دیگر - مدرس صادقی، جعفر؛ قابل دسترس در
magiran.com/npview.asp?ID=2155761
نگارش و ویرایش - سمیعی (گیلانی)، احمد؛ انتشارات سمت.
محصولاتی که مبتنی بر نرم افزارهای «حافظه ترجمه» هستند، به منظور استفادۀ مترجمان و دارالترجمه ها طراحی می شوند.
ابزارهای پشتیبان مترجم مانند اس دی ال ترادوس، Déjà vu، استارترنزیت، وُردفست، و غیره در حال حاضر جزء جدایی ناپذیر فرآیند ترجمه هستند. اهمیت استفاده از آن ها زمانی نمایان می شود که قرار است یک پروژۀ بزرگ به وسیلۀ عدۀ زیادی مترجم انجام شود؛ در این مواقع، معادل هایی که گزینش می شوند می بایست در کل پروژۀ ترجمه انسجام داشته باشند. در نتیجه، ترجمه در یک پایگاه داده ذخیره شده و کلیۀ شرکت کنندگانْ در فرآیند آماده سازی پروژه به آن پایگاه دسترسی خواهند داشت. مترجمان قادرند به شکل محلی و یا از راه دور به شبکه ای واحد متصل شوند. چنین مساله ای برای شرکت هایی که دارای شعبه هایی در کشورهای مختلفند مهم تلقی می شود.
حافظه های ترجمه، که به پایگاه دادۀ ترجمه نیز معروفند، مجموعه ای از مدخل ها هستند که در آن ها متن منبع با ترجمۀ متناظر خود در یک یا چند زبان مقصد مقایسه می شود. معمولا، حافظه های ترجمه در ابزارهای ترجمه مورد استفاده قرار می گیرند: نرم افزار متن را به واحدهایی به نام بخش تقسیم می کند، که می تواند پاراگراف، جمله، و حتی عبارت باشد. زمانی که مترجم بخش را "open" می کند، اپلیکیشن پایگاه داده را به منظور یافتن متنِ معادل جستجو می کند. نتیجه فهرستی از واحدهای متناظر (match) است که معمولا با اختصاص امتیاز رتبه بندی می شوند؛ امتیاز بیانگر درصد مشابهت میان متن مبدا و مقصد است.
برخی از مزایای استفاده از حافظه های ترجمه عبارتند از:
(1) سرعت ترجمه افزایش می یابد: اجتناب از تایپ مجدد عباراتی که قبلا ترجمه شده اند.
(2) همچنین، حافظۀ ترجمه امکان کنترل کیفیت بهتر را در اختیار مترجم قرار می دهد، به این صورت که گزینه های برتر را با توجه به زمینۀ متن به منظور معادل گزینی به مترجم پیشنهاد می دهد.
حافظۀ ترجمه فناوری نیرومندی است، که قادر است هزینه لوکالیزه کردن را کاهش دهد. با این حال، استفاده از حافظۀ ترجمه می بایست سبک سنگین شود و تمامی فاکتورها مدنظر قرار گیرند، زیرا کاربرد نرم افزارهای حافظۀ ترجمه تنها در مورد ترجمۀ متن هایی توجیه پذیر و مؤثر است که دارای کلمات و عبارات تکرار شدۀ زیادند.
ادامه دارد ...
(بخش بعدی یک شنبه هفته آینده منتشر می شود.)