یکی از بزرگترین ظلم هایی که می توان در حق یک نویسنده، شاعر، مولف، هنرمند، مترجم و کلا خالق یک اثر روا داشت این است که آثار وی را بدون رضایت و اجازه ی وی منتشر کرده و از همه بدتر اینکه خلق این آثار را به خودمان نسبت دهیم.
اینجانب تا دیروز فکر میکردم مالکیت معنوی تنها مقالات علمی و کتاب ها را در بر می گیرد؛ اما دیروز پس از خواندن یک مقاله در این رابطه به این مساله پی بردم که هر اثری که محصول تفکرات و ماحصل زحمات یک شخص حقیقی و حقوقی است، می خواهد یک پست ساده وبلاگ باشد یا یک اثر هنری مانند مجسمه یا عکس، تحت حمایت قانون حق تکثیر قرار می گیرد.
در نتیجه بهتر است نوشته ها، کارهای هنری و ... حاصل زحمات و فکر خودمان باشد تا اینکه آن ها را حاضر و آماده کپی کرده و با افتخار به خودمان نسبت دهیم. چنانچه تصمیم داریم برای نگارش محتوای کتاب، مقاله و یا سایت خود از آثار دیگران استفاده کنیم این مشکل با نوشتن منبع و نام صاحب اثر حل خواهد شد؛ مساله ای که بیانگر امانت دار بودن من و شماست.
پ. ن. از قدیم گفتند:«یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران!» مخاطب اصلی این پست خود من هستم. چون قرار دادن بسیاری از عکس هایی که در وبلاگم مشاهده می گردد مصداق بارز نقض قانون مذکور است. از این به بعد در ادامه تمامی عکس ها منبع و یا نام صاحب اثر نوشته خواهد شد.
خوبه.
خوبی از خودتونه.